پارت 22 زندگی سلطنتی اما دردناک
پارت 22 زندگی سلطنتی اما دردناک
( علامت پسره ° )
- سلام خوبی
° سلام مرسی تو خوبی
- ممنون
° خیلی وقت بود ندیدمت
- اره
° خوب چخبرا
- منظورت چیه
° .خنده. با کسی تو رابطهای
- از یکی خوشم میاد و یجورایی تو رابطهایم
° اها .ناراحتشدهامابهرونمیاره.
- تو چخبر
° هیچی
- با کسی رو رابطه نیستس
° نه چون کسی میخوامش دیگه واسه من نیست
- چهبد .میدونهطرفخودشهامابهرو
نمیاره.
° خوب بگذریم چی میخوری
- همیشگی
° منم همینطور
••••••••••••••••••••••••••••
° خوب پشت تلفن یه چیزایی درمورد شرکت گفتی
- اره،خوب خانم میونگ فوت کرد و شرکت رو داد به منو جین و خواهر برادر های دیگهی جین هنوز ول کن شرکت نشدن و من دارم سعی میکنم شرکت رو خیلی بالا بکشم و خواستم با توعم حرف بزنم
° پس کارت گیره
- هعی
° باشه .خنده.
[ بعد کلی حرف ]
- باشه پس فردا منتظرتم میخوام با جین اشنات کنم
° باشه
- بای
° بای
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
★ویو ا/ت★
< بلند شدمو رفتم سوار ماشین شدم هرچی به جین زنگ میزدم جواب نمیداد خیلی نگران شدم و رفتم یک راست در خونش زنگ زدم و جواب نداد دوباره زنگ زدم و در رو باز کرد >
- روانی چرا جواب نمیدی نمیگی نگران میشم .گریه.
× عزیزم چرا گریه میکنی بیا داخل
× بهتری
- اره
× چرا گریه میکنی مگه مهمم
- جین چرا اینطوری میکنی نزدیک بود سکته کنم
× شام خوشگذشت
- اها پس تو برای شام ناراحتی
× نن مهم نیست
- مطمئنی
× اره
- باشه پس امشب هم میریم پیش اون
× تو گوه میخوری
- دیدی مهمه
× چرا حالیت نمیشه نمیخوام به غیر از من با کس دیگه ای باشی
- متوجه میشم اما شما یکم زیادی حساسی
× وایستا من توجه به لباست نکردم تو الان با این لباسا رفتی پیش اون
- اره مگه زشته
× این لباس بازه .داد.
- خب ؟
× برو بیرون
- چی
× برو بیرون تا عصبانی نشدم و کاری رو که نباید بکنم رو بکنم
- جین میشه یکم اروم باشی باهم حرف بزنیم
× عوم
[ ا/ت میره سمت جین رو دستاشو دور گردن جین حلقه میکنه و خودشو میچسبونه به جین و میگه ]
- من فقط واسهی یک نفرم اونم تویی پس انقدر عصبی نشو
[ جین هم دستشو دور کمر ا/ت حلقه میکنه و یه بوسه روی گونش میزارع و میگه ]
× میدونم مال منی ولی نمیتونم ببینم کسی بخواد بد نگات کنه
- مهم دوست داشتن منه که حله
× همینو میخواستم بشنوم
- خوب شنیدی دیگه
× اره نفسم
- یه بیرونمون نشه؟
× چرا که نه
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
( علامت پسره ° )
- سلام خوبی
° سلام مرسی تو خوبی
- ممنون
° خیلی وقت بود ندیدمت
- اره
° خوب چخبرا
- منظورت چیه
° .خنده. با کسی تو رابطهای
- از یکی خوشم میاد و یجورایی تو رابطهایم
° اها .ناراحتشدهامابهرونمیاره.
- تو چخبر
° هیچی
- با کسی رو رابطه نیستس
° نه چون کسی میخوامش دیگه واسه من نیست
- چهبد .میدونهطرفخودشهامابهرو
نمیاره.
° خوب بگذریم چی میخوری
- همیشگی
° منم همینطور
••••••••••••••••••••••••••••
° خوب پشت تلفن یه چیزایی درمورد شرکت گفتی
- اره،خوب خانم میونگ فوت کرد و شرکت رو داد به منو جین و خواهر برادر های دیگهی جین هنوز ول کن شرکت نشدن و من دارم سعی میکنم شرکت رو خیلی بالا بکشم و خواستم با توعم حرف بزنم
° پس کارت گیره
- هعی
° باشه .خنده.
[ بعد کلی حرف ]
- باشه پس فردا منتظرتم میخوام با جین اشنات کنم
° باشه
- بای
° بای
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
★ویو ا/ت★
< بلند شدمو رفتم سوار ماشین شدم هرچی به جین زنگ میزدم جواب نمیداد خیلی نگران شدم و رفتم یک راست در خونش زنگ زدم و جواب نداد دوباره زنگ زدم و در رو باز کرد >
- روانی چرا جواب نمیدی نمیگی نگران میشم .گریه.
× عزیزم چرا گریه میکنی بیا داخل
× بهتری
- اره
× چرا گریه میکنی مگه مهمم
- جین چرا اینطوری میکنی نزدیک بود سکته کنم
× شام خوشگذشت
- اها پس تو برای شام ناراحتی
× نن مهم نیست
- مطمئنی
× اره
- باشه پس امشب هم میریم پیش اون
× تو گوه میخوری
- دیدی مهمه
× چرا حالیت نمیشه نمیخوام به غیر از من با کس دیگه ای باشی
- متوجه میشم اما شما یکم زیادی حساسی
× وایستا من توجه به لباست نکردم تو الان با این لباسا رفتی پیش اون
- اره مگه زشته
× این لباس بازه .داد.
- خب ؟
× برو بیرون
- چی
× برو بیرون تا عصبانی نشدم و کاری رو که نباید بکنم رو بکنم
- جین میشه یکم اروم باشی باهم حرف بزنیم
× عوم
[ ا/ت میره سمت جین رو دستاشو دور گردن جین حلقه میکنه و خودشو میچسبونه به جین و میگه ]
- من فقط واسهی یک نفرم اونم تویی پس انقدر عصبی نشو
[ جین هم دستشو دور کمر ا/ت حلقه میکنه و یه بوسه روی گونش میزارع و میگه ]
× میدونم مال منی ولی نمیتونم ببینم کسی بخواد بد نگات کنه
- مهم دوست داشتن منه که حله
× همینو میخواستم بشنوم
- خوب شنیدی دیگه
× اره نفسم
- یه بیرونمون نشه؟
× چرا که نه
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
۲۵۳
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.