p3
p3
ویو ات:
بلد شدم و .....(حوصله نعرم هی بنویسم😐)
غذام رو خوردم که دیدم ساعت ۶ و نیم
رفتم اتاقم موهام رو شونه کردم و یه لباس پوشیدم و یکمی آرایش کردم
کیفم رو برداشتم و کفشم رو پوشیدم
وقتی رفتم پایین دیدم سونگهو اومده
ات:سلام اوپااااا
سونگهو:سلام جوجه😐❤️
ات:خب بریم
سونگهو:اوک
سوار ماشین شدیم و رسیدیم شرکت
(لباس سونگهو و ات رو براتون گذاشتم جونگ کوک همون لباس قبلی)
پیاده شدیم و رفتیم داخل شرکت
ات:خب بیا بریم اتاق من یکم منتظر بمونیم تا رئیسم بیاد
سونگهو:اوک بریم
داشتیم میرفتیم که جیمین رو دیدم
ات:سلام اقای پارک
جیمین:سلام ات و ایشون کی باشن؟
سونگهو:من سونگهو هستم دوست ات برای کار اومدم
جیمین:خوشبختم
سونگهو:منم همینطور
ات و سونگهو رفتن توی اتاق و داشتن یکم حرف میزدن
ات:خب به نظرم بریم اتاق رئیس فکر کنم اومده باشه
سونگهو:اوک
ویو جونگ کوک:
داشتم کار میرسیدم که صدای در اومد
جونگ کوک:بفرمایید
ات:سلام
سونگهو:سلام
جونگ کوک:سلام خوش اومدین بفرمایین بشینید
ات:رئیس گفته بودین که به طراح نیاز دارین ایشون سونگهو هستن
جونگ کوک:خوشبختم لطفا خودت رو معرفی کن کامل
سونگهو:کیم سونگهو هستم و ۲۵ سالمه و یه مدتی ایتالیا زندگی میکردم و به خاطر درسم اومده بودم کره
جونگ کوک:خوشبختم. از آشناییتون
من جئون جونگ کوک هستم و ۲۷ سالمه مدیر این شرکت هستم
سونگهو: خوشبختم
جونگ کوک:خب از فردا میتونی کارت رو شروع کنی و بهت میگم کجاعه فقط لطفا این فرم رو پر کن
سونگهو:بله
چند دقیقه بعد...
سونگهو:بفرمایید
جونگ کوک:ممنونم میتونید برید خدانگهدار
سونگهو:خدانگهدار
ات:قربان چیزی لازم ندارید؟
جونگ کوک:نه میتونی بری
ات:چشم
چند ساعت بعد.....
ویو ات:
آخيش کارم تموم شد
به خونه رسیدم و دست و صورتم رو شستم لباسام رو عوض کردم و خوابیدم
ویو ات:
بلد شدم و .....(حوصله نعرم هی بنویسم😐)
غذام رو خوردم که دیدم ساعت ۶ و نیم
رفتم اتاقم موهام رو شونه کردم و یه لباس پوشیدم و یکمی آرایش کردم
کیفم رو برداشتم و کفشم رو پوشیدم
وقتی رفتم پایین دیدم سونگهو اومده
ات:سلام اوپااااا
سونگهو:سلام جوجه😐❤️
ات:خب بریم
سونگهو:اوک
سوار ماشین شدیم و رسیدیم شرکت
(لباس سونگهو و ات رو براتون گذاشتم جونگ کوک همون لباس قبلی)
پیاده شدیم و رفتیم داخل شرکت
ات:خب بیا بریم اتاق من یکم منتظر بمونیم تا رئیسم بیاد
سونگهو:اوک بریم
داشتیم میرفتیم که جیمین رو دیدم
ات:سلام اقای پارک
جیمین:سلام ات و ایشون کی باشن؟
سونگهو:من سونگهو هستم دوست ات برای کار اومدم
جیمین:خوشبختم
سونگهو:منم همینطور
ات و سونگهو رفتن توی اتاق و داشتن یکم حرف میزدن
ات:خب به نظرم بریم اتاق رئیس فکر کنم اومده باشه
سونگهو:اوک
ویو جونگ کوک:
داشتم کار میرسیدم که صدای در اومد
جونگ کوک:بفرمایید
ات:سلام
سونگهو:سلام
جونگ کوک:سلام خوش اومدین بفرمایین بشینید
ات:رئیس گفته بودین که به طراح نیاز دارین ایشون سونگهو هستن
جونگ کوک:خوشبختم لطفا خودت رو معرفی کن کامل
سونگهو:کیم سونگهو هستم و ۲۵ سالمه و یه مدتی ایتالیا زندگی میکردم و به خاطر درسم اومده بودم کره
جونگ کوک:خوشبختم. از آشناییتون
من جئون جونگ کوک هستم و ۲۷ سالمه مدیر این شرکت هستم
سونگهو: خوشبختم
جونگ کوک:خب از فردا میتونی کارت رو شروع کنی و بهت میگم کجاعه فقط لطفا این فرم رو پر کن
سونگهو:بله
چند دقیقه بعد...
سونگهو:بفرمایید
جونگ کوک:ممنونم میتونید برید خدانگهدار
سونگهو:خدانگهدار
ات:قربان چیزی لازم ندارید؟
جونگ کوک:نه میتونی بری
ات:چشم
چند ساعت بعد.....
ویو ات:
آخيش کارم تموم شد
به خونه رسیدم و دست و صورتم رو شستم لباسام رو عوض کردم و خوابیدم
۲.۸k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.