وقتی دخترتون میخواست خودکشی کنه p5
ویوبورام
الان ۲ ماه میگذره که من اون بازی رو پاک کردم آخه چرت و پرت بود نتم زیاد میخواست بجاش یه برنامه اجتماعی ریختم و توش عکسای خودم رو میذارم چند تا عکس گذاشتم ولی قیافم رو نشون ندادم همیشه گوشیم رو میگیرم جلوی چشمم با اینکه تاحالا کسی قیافم رو ندیده ولی پسرای زیادی بهم پیام میدن از یکیشون خوشم اومده و الان ۱ماهع باهاش دوستم اون الان دوس پسرم میشع ازم عکس چهره رو خواست ولی خر نیستم که بدم تازه خیلیم زشتم ولی اون پسر باحالیه ازم عکس های لخت میخواست منم بهش چند تا فرستادم(توجه نیم تنه که دور سی*نع هاشو بگیره میزنه و عکس میگیره حاجی )
الان بهم پیام داده و دوباره ازم عکس میخواد منم نشستم با یه لباس خوشگل عکس گرفتم و فرستادم
چت بورام و پسره لومین(کمبود اسم🤌🙃)
بورام:بیا
لومین:اوفف مثل همیشه جذابی لعنتی
بورام:خجالتم نده لومین
لومین:میخوام یه عکس لخت تر بفرستی
بورام:از این لخت تر؟
لومین:اوهوم مثلا چیزینداشته باشی
بورام:نه این یکی نه
لومین:باش ولی بعدا کاری میکنم بفرستی😂
ویو بورام
یکم با این حرفش استرس گرفتم ولی اهمیت ندادم و استیکر خنده فرستادم و خدافظی کردم و رفتم پایین کسی خونه نبود با اون لباس های لخت راحت بودم که در باز شد
الان ۲ ماه میگذره که من اون بازی رو پاک کردم آخه چرت و پرت بود نتم زیاد میخواست بجاش یه برنامه اجتماعی ریختم و توش عکسای خودم رو میذارم چند تا عکس گذاشتم ولی قیافم رو نشون ندادم همیشه گوشیم رو میگیرم جلوی چشمم با اینکه تاحالا کسی قیافم رو ندیده ولی پسرای زیادی بهم پیام میدن از یکیشون خوشم اومده و الان ۱ماهع باهاش دوستم اون الان دوس پسرم میشع ازم عکس چهره رو خواست ولی خر نیستم که بدم تازه خیلیم زشتم ولی اون پسر باحالیه ازم عکس های لخت میخواست منم بهش چند تا فرستادم(توجه نیم تنه که دور سی*نع هاشو بگیره میزنه و عکس میگیره حاجی )
الان بهم پیام داده و دوباره ازم عکس میخواد منم نشستم با یه لباس خوشگل عکس گرفتم و فرستادم
چت بورام و پسره لومین(کمبود اسم🤌🙃)
بورام:بیا
لومین:اوفف مثل همیشه جذابی لعنتی
بورام:خجالتم نده لومین
لومین:میخوام یه عکس لخت تر بفرستی
بورام:از این لخت تر؟
لومین:اوهوم مثلا چیزینداشته باشی
بورام:نه این یکی نه
لومین:باش ولی بعدا کاری میکنم بفرستی😂
ویو بورام
یکم با این حرفش استرس گرفتم ولی اهمیت ندادم و استیکر خنده فرستادم و خدافظی کردم و رفتم پایین کسی خونه نبود با اون لباس های لخت راحت بودم که در باز شد
۱۱.۴k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.