قلب من حالش خوب میشه،اشکامم خشک میشن، این اولین باری نیست
قلب من حالش خوب میشه،اشکامم خشک میشن، این اولین باری نیست که خسته میشم و آخرین بارهم نیست،بالاخره فصل جدید زندگی منم شروع میشه، خورشید زندگی منم طلوع میکنه، صدای خنده های منم به گوش میرسه، شاید زمان ببره، یه مدت زمان کوتاه، شاید یه مدت زمان خیلی بلند، ولی میدونم که نوبت منم میشه، ازش مطمعنم، حضورش توی زندگیم پررنگ تر از قبل شده انگار، انگار داره بهم میگه نترس، تا زمانی که من هستم نترس، از هیچ چیز و هیچکس نترس.
من حضورت رو کاملا حس میکنم؛
بهت ایمان دارم.
من حضورت رو کاملا حس میکنم؛
بهت ایمان دارم.
۱۸.۰k
۰۲ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.