My mafia love
My mafia love
عشق مافیایی من
Part: 6
ویو ات رسیدم خونه که دیدم نامجون خونس و نشسته
-سلام
+سلام بیب کجا بودی؟
-هیچی رفتم هوا بخورم اها راستی امشب مهمون داریم
+کیه؟
-میفهمی
رفتم اماده شدم و منتظر جین شدم که زنگ در خورد
-اجوما در و باز کن
اجوما: چشم دخترم
-نام بیا دیگه
+اومدم خب ببینم کی اومده
جین : اهای کیم نامجون وقتی ورد واید هندسام میاد نباید بیا استقبالش
+هیونگگ تویی خوش اومدی
جین : مرسی
-خوش اومدی جناب خودشیفته
جین : ممنونم منم خوشحالم از دیدنت🗿🔪
+خب بیا بشین
جین : ممنون
ویو یونا
مشغول حرف زدن بودن که شام اماده شد
-بیاید سر میز
جین: اومدیم
جین : نامجون امشب باید بیای خونا من بمونی
+اوم دوس دارم اما ات تنهاس
-نه نه من تنها نیستم من میرم خونه ی یونگی
+مشکلی نداری چاگی؟
-نه
جین: خب حله پس زودتر شامو بخورین
ویو ات
شامو خوردیم
و ازونجایی که جین گفته بود میخواد نامجونو جند روز نگه داره تا باهاش حرف بزنه
چند دست لباس هم برای خودم و هم برای نام ورداشتم و مخفیانه دادم به جین
+ات مشکلی نداری که؟
-نه اوه نگاه کن یونگیم رسی پس جای نگرانی نیست
+باشه خداحافظ بیب
-خدافظ مونی
جین اومد بغلم کرد خدافظ
*در گوش ات* واسه ی اتفاق افتادن هرچیزی اماده باش یکم خطرناکا این وضعیت
-با باشه
خدافظ
مونی رفت و منم رفتم سوار ماشین یونگی شدم
شوگا:به به خانم مافیا
-سلام نمک دون
شوگا : اوم حالا چی شده جین نام و برد با خودش
-بریم خونه همجیو تعریف میکنم
شوگا: باشه
............................................
عشق مافیایی من
Part: 6
ویو ات رسیدم خونه که دیدم نامجون خونس و نشسته
-سلام
+سلام بیب کجا بودی؟
-هیچی رفتم هوا بخورم اها راستی امشب مهمون داریم
+کیه؟
-میفهمی
رفتم اماده شدم و منتظر جین شدم که زنگ در خورد
-اجوما در و باز کن
اجوما: چشم دخترم
-نام بیا دیگه
+اومدم خب ببینم کی اومده
جین : اهای کیم نامجون وقتی ورد واید هندسام میاد نباید بیا استقبالش
+هیونگگ تویی خوش اومدی
جین : مرسی
-خوش اومدی جناب خودشیفته
جین : ممنونم منم خوشحالم از دیدنت🗿🔪
+خب بیا بشین
جین : ممنون
ویو یونا
مشغول حرف زدن بودن که شام اماده شد
-بیاید سر میز
جین: اومدیم
جین : نامجون امشب باید بیای خونا من بمونی
+اوم دوس دارم اما ات تنهاس
-نه نه من تنها نیستم من میرم خونه ی یونگی
+مشکلی نداری چاگی؟
-نه
جین: خب حله پس زودتر شامو بخورین
ویو ات
شامو خوردیم
و ازونجایی که جین گفته بود میخواد نامجونو جند روز نگه داره تا باهاش حرف بزنه
چند دست لباس هم برای خودم و هم برای نام ورداشتم و مخفیانه دادم به جین
+ات مشکلی نداری که؟
-نه اوه نگاه کن یونگیم رسی پس جای نگرانی نیست
+باشه خداحافظ بیب
-خدافظ مونی
جین اومد بغلم کرد خدافظ
*در گوش ات* واسه ی اتفاق افتادن هرچیزی اماده باش یکم خطرناکا این وضعیت
-با باشه
خدافظ
مونی رفت و منم رفتم سوار ماشین یونگی شدم
شوگا:به به خانم مافیا
-سلام نمک دون
شوگا : اوم حالا چی شده جین نام و برد با خودش
-بریم خونه همجیو تعریف میکنم
شوگا: باشه
............................................
۹.۴k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.