خاک بر سرم
+ دوستان آخر سر می می قاطی کرد و مگومی رو با یه ضربه توی سر بیهوش کرد و از دماغ مگومی خون میومد
# دستت طلا
☆ قابلی نداشت
£ باید دوتا میزدی
# الان من میزنم
+ و بله گوجو هم یکی زد
# اقا هر کی خواست یکی بزنه تو سرش
× وایسا من باید یکی بزنم
@ اینجا چه خبره ... شما ها دارین چی کار میکنین... من چرا اینهمه ___ کی این بلا رو سر من آورده؟ * با عصبانیت *
# برای من پوکر فیس بازی در نیار ... خودم بهت یاد دادم باید وقتی چند دقیقه
پیش وقتی میگفتی ددی ازت فیلم میگرفتم
@ کیییییی .... مننننننن .... ددی
£ نه پس عمه من .... مرتیکه ایکبیری به من میگی ددی
# اصلا تو چرا نظر میدی خیر سرت پادشاه نفرين ها هستی
£ خفه شید .... من برم چرت بعد از ظهرم رو بزنم
÷ اره ... اره تو برو بکپ
+ و بله مگومی .... از اونجایی که خیلی از حرف های خودش خجالت کشید .... سرشو پایین انداخته بود
= برو خجالت بکش
☆ برات متاسفم ددی ندیده مفت خور
~ واقعا که .....
# مگومی ... پیش میاد از این جور اتفاقات ناراحت نباش
@ دارم خجالت میکشم
# خجالت نکش ما که غریبه نیستیم .... سوکونا که دیگه اصلا غریبه نیست پس جایی واسه خجالت کشیدن نمی مونه
اونور داستان ساکورا
_ پنج دقیقه دیگه جان خودمو از دست میدم
_ خداااااااااااااا .....
_ دیگه این درد رو نمی تونم تحمل کنم
_ گرمهههههههههه
# خب بریم یه چایی_____
# خاک بر سرم
÷ کجا رفت
× نمی دونم گفت خاک بر سرم بعد نثل فشنگ سوار ماشین شد رفت
@ اونم احتمالا تریاک زده
☆ احتمالا .... یه آدم سالم گیر ما نیفتاد
+ و بله دوستان ساکورا بدبخت ما از تب زیاد غش کرد تو تخت خوابش
# ای وای .... ساکورا من اومدم بریم دکتر
# ساکورا خوابیدی
# تبت اومده پا_____
# داره تو تب میسوزه
# نگو که غش کرده
# ای خدا من چقدر بی ملاحظه ام
# خب الان چیکار کنم ... اگه تا دکتر ببرمش خیلی دیر میشه ...
# الو نوبارا .... می خواستم بپرسم اگه یه نفر تب داشته باشه برای اینکه یکم خنک بشه باید چیکار کرد
× یعنی اینم بلد نیستی ... یه دستمال بردار و خیسش کن و بزار رو پیشونی کسی که تب داره ... کی تب کرده ؟
# ساکورا
× جدی ؟ می خوای بیام کمک ؟
# بیا
× پسرا پاشید بریم خونه گوجو
@ ÷ چرا ؟
× ساکورا تب شدید داره .... گوجو هم نمی تونه هیچ غلتی بکنه
÷ اوکی بریم
# خب امید وارم یکم خنک شی ....
_ حس خنکی کردم .... چشمام رو آهسته باز بابا بالا سرم بود
# اخیش ..... بهوش اومدی
_ ولی هنوزم خیلی گرم بود
# گرمته ؟
× ما اومدیم
@ گوجو باید ببریش پیش دکتر تبش خیلی بالاست نفس نفس میزنه
# باشه پس شما ببریدش داخل ماشین تا منم پالتوشو بیارم بپوشه
@ باشه
× چرا منو نگاه میکنید انتظار دارید من بچه رو بغل کنم ببرم رو تو ماشین
÷ من که بلند نمی کنم .... سوکونا براش خطر ناکه
÷ دست خودتو میبوسه مگومی
@ اوکی در اتاق رو باز کنید
# دستت طلا
☆ قابلی نداشت
£ باید دوتا میزدی
# الان من میزنم
+ و بله گوجو هم یکی زد
# اقا هر کی خواست یکی بزنه تو سرش
× وایسا من باید یکی بزنم
@ اینجا چه خبره ... شما ها دارین چی کار میکنین... من چرا اینهمه ___ کی این بلا رو سر من آورده؟ * با عصبانیت *
# برای من پوکر فیس بازی در نیار ... خودم بهت یاد دادم باید وقتی چند دقیقه
پیش وقتی میگفتی ددی ازت فیلم میگرفتم
@ کیییییی .... مننننننن .... ددی
£ نه پس عمه من .... مرتیکه ایکبیری به من میگی ددی
# اصلا تو چرا نظر میدی خیر سرت پادشاه نفرين ها هستی
£ خفه شید .... من برم چرت بعد از ظهرم رو بزنم
÷ اره ... اره تو برو بکپ
+ و بله مگومی .... از اونجایی که خیلی از حرف های خودش خجالت کشید .... سرشو پایین انداخته بود
= برو خجالت بکش
☆ برات متاسفم ددی ندیده مفت خور
~ واقعا که .....
# مگومی ... پیش میاد از این جور اتفاقات ناراحت نباش
@ دارم خجالت میکشم
# خجالت نکش ما که غریبه نیستیم .... سوکونا که دیگه اصلا غریبه نیست پس جایی واسه خجالت کشیدن نمی مونه
اونور داستان ساکورا
_ پنج دقیقه دیگه جان خودمو از دست میدم
_ خداااااااااااااا .....
_ دیگه این درد رو نمی تونم تحمل کنم
_ گرمهههههههههه
# خب بریم یه چایی_____
# خاک بر سرم
÷ کجا رفت
× نمی دونم گفت خاک بر سرم بعد نثل فشنگ سوار ماشین شد رفت
@ اونم احتمالا تریاک زده
☆ احتمالا .... یه آدم سالم گیر ما نیفتاد
+ و بله دوستان ساکورا بدبخت ما از تب زیاد غش کرد تو تخت خوابش
# ای وای .... ساکورا من اومدم بریم دکتر
# ساکورا خوابیدی
# تبت اومده پا_____
# داره تو تب میسوزه
# نگو که غش کرده
# ای خدا من چقدر بی ملاحظه ام
# خب الان چیکار کنم ... اگه تا دکتر ببرمش خیلی دیر میشه ...
# الو نوبارا .... می خواستم بپرسم اگه یه نفر تب داشته باشه برای اینکه یکم خنک بشه باید چیکار کرد
× یعنی اینم بلد نیستی ... یه دستمال بردار و خیسش کن و بزار رو پیشونی کسی که تب داره ... کی تب کرده ؟
# ساکورا
× جدی ؟ می خوای بیام کمک ؟
# بیا
× پسرا پاشید بریم خونه گوجو
@ ÷ چرا ؟
× ساکورا تب شدید داره .... گوجو هم نمی تونه هیچ غلتی بکنه
÷ اوکی بریم
# خب امید وارم یکم خنک شی ....
_ حس خنکی کردم .... چشمام رو آهسته باز بابا بالا سرم بود
# اخیش ..... بهوش اومدی
_ ولی هنوزم خیلی گرم بود
# گرمته ؟
× ما اومدیم
@ گوجو باید ببریش پیش دکتر تبش خیلی بالاست نفس نفس میزنه
# باشه پس شما ببریدش داخل ماشین تا منم پالتوشو بیارم بپوشه
@ باشه
× چرا منو نگاه میکنید انتظار دارید من بچه رو بغل کنم ببرم رو تو ماشین
÷ من که بلند نمی کنم .... سوکونا براش خطر ناکه
÷ دست خودتو میبوسه مگومی
@ اوکی در اتاق رو باز کنید
۱.۷k
۰۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.