پارت ۹۸
پارت ۹۸
ویو کوک
*فلش بک به یک ماه بعد*
الان یک ماه از مرگ مامان بزرگ میگذره و تهیونگ کم کم داره حالش خوب میشه
+جونگ کوک؟(داد)
-بله؟
+ بیا ببینم
رفتم بالا
-جانم؟
+این چیه؟
-چی چیه؟
+این
به دستش نگاه کردم که دیدم عکس لارا دستشه
-این کجا بود ؟(تعجب)
+زیر تخت جنابعالی(عصبی)
-هی هی . باور کن من کاری نکردم ، احتما...احتمالا اون روز که اومدن خونه و جیهوپ اومد تو اتاق از دستش یا از کیفش افتاده
+به من دروغ نگو . بیشعور اون خودش دوست پسر داره ؛ چطور میخوای...نامرد(عصبی)
-یااا...باور کن راست میگم ، بخدا روحمم خبر نداشت .
دیگه هیچی نگفت و روشو کرد اون ور
رفتم پشتش
-بیب؟
+درد
-عشقم؟
+مرض
-نفسم؟
+زهر حلاحل
-مرگ من قهر نکن دیگه
+یکباره دیگه به خودت قسمم بدی ، زنده ات نمیزارم(جدی)
-مثلا چیکار میکنی؟
+یک ماه پیش یادته؟ کاری کردم که نمیتونستی راه بری ؟؟
-خب دیگه قسم نمیخورم :/
+دیگه دیر شد . ƪ(˘⌣˘)ʃ
- نه نه ... باشه بابا ، اشتباه کردم
ویو کوک
*فلش بک به یک ماه بعد*
الان یک ماه از مرگ مامان بزرگ میگذره و تهیونگ کم کم داره حالش خوب میشه
+جونگ کوک؟(داد)
-بله؟
+ بیا ببینم
رفتم بالا
-جانم؟
+این چیه؟
-چی چیه؟
+این
به دستش نگاه کردم که دیدم عکس لارا دستشه
-این کجا بود ؟(تعجب)
+زیر تخت جنابعالی(عصبی)
-هی هی . باور کن من کاری نکردم ، احتما...احتمالا اون روز که اومدن خونه و جیهوپ اومد تو اتاق از دستش یا از کیفش افتاده
+به من دروغ نگو . بیشعور اون خودش دوست پسر داره ؛ چطور میخوای...نامرد(عصبی)
-یااا...باور کن راست میگم ، بخدا روحمم خبر نداشت .
دیگه هیچی نگفت و روشو کرد اون ور
رفتم پشتش
-بیب؟
+درد
-عشقم؟
+مرض
-نفسم؟
+زهر حلاحل
-مرگ من قهر نکن دیگه
+یکباره دیگه به خودت قسمم بدی ، زنده ات نمیزارم(جدی)
-مثلا چیکار میکنی؟
+یک ماه پیش یادته؟ کاری کردم که نمیتونستی راه بری ؟؟
-خب دیگه قسم نمیخورم :/
+دیگه دیر شد . ƪ(˘⌣˘)ʃ
- نه نه ... باشه بابا ، اشتباه کردم
۱.۹k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.