شب تاریکpt5

ته ویو
هرچی حرص بود روی اون خالی کردم به خودم اومدم دیدم افتاده زمین وای من چیکار کردم ربطی به این نداشت
_اجومااااااااااااااا(داد)
&چیشده؟ وای این چیه الان زنگ میزنم اموبلانس
_من زدم تو گوشش(مضترب)
&خب این یکی از اون میلیون ادمه که شما زدینش چرا نگرانشین؟؟؟؟
+ن‌ن‌‌نمیدونم،آهان بخاطر کار
تو ذهنش(من چم شده چرا اینجوری شدممم)
اجوما زنگ زد به امبولانس اون خیلی خون از دست داده من بزارمش برم چرا نگرانشم؟
پشت تلفن
&امبولانس نمیاددددد؟؟؟؟؟؟؟
_چییییی؟؟؟؟؟
&باید به دکتر زنگ بزنم
_نه نه برو جبعه کمک اولیه رو بیار بعد زنگ بزن
پرش زمانی وقتی دکتر اومد(علامت دکتر∞)
∞سرشو بستین خوبه ولی خب.....
_خب؟
∞خیلی خون ازش رفته باید سریع عملشه
_باشه ببرینش
پرش زمانی بعد از عمل
∞تونستیم نجاتش بدیم ولی خیلی سخت بود
_ممنون حساب میکنم
∞میتونین ببینینش
_باشه
رفتم تو اتاق دیدم ماسک اکسیژن داره
دستشو گرفتمو گفتم
_ماموریت ما خیلی بزرگه باید زنده بمونی برای ماموریتم که شدع دیگه نمیزنمت
دیدم دستش داره تکون میخوره
یونا ویو
این دیگه چیه چه زری داره میزنه وات؟؟؟ولی من چم شده بود عصبی شدم نمیدونم چرا ولی شدم من هرموقعه عصبی میشم دستم میلرزه
ادامه دارد.....
()ببخشید کم بود امروز2تا میزارم چون تولدمه()
شرط:لایک؟؟؟؟؟