وانشات
#وانشات
#مافیا_عاشق
پارت 7
ا.ت:تهیونگ ارونا و کوک کجان
تهیونگ:باهم رفتن خرید و شهربازی من توهم کلی کار داریم
ا.ت:هوم حداقل بهم میگفتن ولی ولش خب کارمون چیه
تهیونگ:باید درمورد لی دونگ ایل تحقیق کنیم شاید تو اونو خوب بشناسی ولی من نه پس میخام یه سازمانی رو هک کنی.. (اسمش) این سازمان خیلی قویه حتی بهترین هامون هم نتونستن هک کنن برای همین مطمئنم تو میتونی
بعد از این امشب کارایی دارم چشمک(منحرف شیدددددددددد)
ویو ا.ت
تهیونگ واقعن خیلی اعتمادش بهم بیشتر شده و این باعث میشه خوشحال باشم نمیخام در موردم بد بدونه
ا.ت: لی دونگ ایل ادمی نیست که بتونی راحت ببینیش و این سازمانی که میگه قبلا برای پیدا کردن یکی هک کرده بودمش مصتر ولی درمورد اخری مغز من خرابه منظورت چیه
تهیونگ: برای ما کار غیر ممکنی وجود نداره ا.ت به همین راحتی تونستی اینو دیگ گیج میشه هرکی بدونه در مورد اخری درست حدس میزنی ا.ت حالا کلمه ایی نشنوم 2 ساعت دیگه مهمونا میان ماهم باید حاضر شیم بدو سریع اتاق تمام
ویو ا.ت
وقتی این حرفو گفت از خنده داشتم جر میخوردم ولی خودمو سنگین نشون دادم بعدش حرفی نزدم و به سمت اتاق رفتم یه دوش 15 مینی مینی گرفتم حوله تنم کردم اومدم موهامو خشک کردم ساعت 6:20 بود 40 دقیقه دیگه مهمونا میومدن سریع لباسام رو تنم کردم گردن بند که تهیونگ برام خریده بود رو گردنم کردم عطر تلخمو زدم موهامو شونه کردم چون صاف بود نیاز به چیزی نبود ارایش ملایمی کردم چند مین دیگه مهمونا میان از اتاق خارج شدم از پله ها پایین اومدم که تهیونگ رو با کت و شلوار خیلی جذاب دیدم لامصب هرکی بود روش کراش میزد یه قدایی از خودم در اوردم متوجه ام شد
ویو تهیونگ:بعد از اینکه کارام تموم شد و حاضر شدم روی کاناپه نشستم با گوشیم ور نیرفتم که ماوجه صدایی شدم وای اون ا.ت بود خیلی خوشگل شده بود زیباییش حدی نداشت(حسود خودتونین) هرکی بود عاشقش میشد پس امشب باید نزارم کنار کسی بره جدی شدم بلند شدم دستی به موهاش کشیدم
تهیونگ:ا.ت تو زیبا ترین کسی هستی که تو زندگیم دیدم
ا.ت:....
.................¥..............
#مافیا_عاشق
پارت 7
ا.ت:تهیونگ ارونا و کوک کجان
تهیونگ:باهم رفتن خرید و شهربازی من توهم کلی کار داریم
ا.ت:هوم حداقل بهم میگفتن ولی ولش خب کارمون چیه
تهیونگ:باید درمورد لی دونگ ایل تحقیق کنیم شاید تو اونو خوب بشناسی ولی من نه پس میخام یه سازمانی رو هک کنی.. (اسمش) این سازمان خیلی قویه حتی بهترین هامون هم نتونستن هک کنن برای همین مطمئنم تو میتونی
بعد از این امشب کارایی دارم چشمک(منحرف شیدددددددددد)
ویو ا.ت
تهیونگ واقعن خیلی اعتمادش بهم بیشتر شده و این باعث میشه خوشحال باشم نمیخام در موردم بد بدونه
ا.ت: لی دونگ ایل ادمی نیست که بتونی راحت ببینیش و این سازمانی که میگه قبلا برای پیدا کردن یکی هک کرده بودمش مصتر ولی درمورد اخری مغز من خرابه منظورت چیه
تهیونگ: برای ما کار غیر ممکنی وجود نداره ا.ت به همین راحتی تونستی اینو دیگ گیج میشه هرکی بدونه در مورد اخری درست حدس میزنی ا.ت حالا کلمه ایی نشنوم 2 ساعت دیگه مهمونا میان ماهم باید حاضر شیم بدو سریع اتاق تمام
ویو ا.ت
وقتی این حرفو گفت از خنده داشتم جر میخوردم ولی خودمو سنگین نشون دادم بعدش حرفی نزدم و به سمت اتاق رفتم یه دوش 15 مینی مینی گرفتم حوله تنم کردم اومدم موهامو خشک کردم ساعت 6:20 بود 40 دقیقه دیگه مهمونا میومدن سریع لباسام رو تنم کردم گردن بند که تهیونگ برام خریده بود رو گردنم کردم عطر تلخمو زدم موهامو شونه کردم چون صاف بود نیاز به چیزی نبود ارایش ملایمی کردم چند مین دیگه مهمونا میان از اتاق خارج شدم از پله ها پایین اومدم که تهیونگ رو با کت و شلوار خیلی جذاب دیدم لامصب هرکی بود روش کراش میزد یه قدایی از خودم در اوردم متوجه ام شد
ویو تهیونگ:بعد از اینکه کارام تموم شد و حاضر شدم روی کاناپه نشستم با گوشیم ور نیرفتم که ماوجه صدایی شدم وای اون ا.ت بود خیلی خوشگل شده بود زیباییش حدی نداشت(حسود خودتونین) هرکی بود عاشقش میشد پس امشب باید نزارم کنار کسی بره جدی شدم بلند شدم دستی به موهاش کشیدم
تهیونگ:ا.ت تو زیبا ترین کسی هستی که تو زندگیم دیدم
ا.ت:....
.................¥..............
۴.۵k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.