فیک من بخاطر تو میمیرم:پارت بیست و چهار
کوک با یه حرکت تیشرتشو در اورد و سیکس پکاشو نشونم داد بعدش سرشو اورد سمتمو هلم داد که دراز بکشم..این بار خاستم قبل از کوک شروع کنم..پس وقتی خم میشدم که دراز بکشم با دستام گردنشو کشیدم که باعث شد روم خیمه بزنه..سرشو با دستام به صورتم نزدیک کردمو لباشو بین لبام گرفتم..مشخص بود از کارم خوشش اومده..اروم دستامو از دور گردنش ازاد کردو با دستای خودش قفل کرد بعدش شلوارو باکسرش رو در اورد مال منم کشید پایین و دستام که بین دستاش قفل بودو محکم گرفت..اروم واردم کرد..منم کم کم ناله هام شرو شده بود..اروم اروم ضربه میزد یک دفه ضربه هاشو محکم تر کرد.
کوک:پیداش کردم..اهههه..خوبههه
ضربه هاشو محکمتر میکرد و منم ناله هام بیشتر میشد..بعد از چند مین داشتم کام میکردم که متوجه شد
کوک:نگهش دار
میا:اهههه..ن..نمیتونم..
کوک:بهت گفتم نگهش دار
میا: دیگه نمیتونم...اهههه
بزور نگهش داشتمو باهم کام کردیم و بلند شدو شلوارشو پوشید
کوک:تاحالا تنبیه انقد بهت حال داد؟
میا: مسخره
کمرم یکم درد میکرد...نشستم رو تختو لباسامو درست کردم
کوک:امروز قرار نبود انقد خوب باشه
میا:بس کن
کوک که انگار متوجه شد خوشم نمیاد الان حرف بزنم خندش گرفت
کوک: امشب باید اینجا بمونی
میا:چییی چرا؟
کوک:مامان و بابام میرن اتاق تو مینامم یه اتاق دیگه میره
میا:اینهمه اتاق اینجاست چرا اد اونجا
کوک:نمیدونم
میا:من باید برم دوش بگیرم
کوک:برو به سویون میگم برات لباس بیاره
کوک:پیداش کردم..اهههه..خوبههه
ضربه هاشو محکمتر میکرد و منم ناله هام بیشتر میشد..بعد از چند مین داشتم کام میکردم که متوجه شد
کوک:نگهش دار
میا:اهههه..ن..نمیتونم..
کوک:بهت گفتم نگهش دار
میا: دیگه نمیتونم...اهههه
بزور نگهش داشتمو باهم کام کردیم و بلند شدو شلوارشو پوشید
کوک:تاحالا تنبیه انقد بهت حال داد؟
میا: مسخره
کمرم یکم درد میکرد...نشستم رو تختو لباسامو درست کردم
کوک:امروز قرار نبود انقد خوب باشه
میا:بس کن
کوک که انگار متوجه شد خوشم نمیاد الان حرف بزنم خندش گرفت
کوک: امشب باید اینجا بمونی
میا:چییی چرا؟
کوک:مامان و بابام میرن اتاق تو مینامم یه اتاق دیگه میره
میا:اینهمه اتاق اینجاست چرا اد اونجا
کوک:نمیدونم
میا:من باید برم دوش بگیرم
کوک:برو به سویون میگم برات لباس بیاره
۲۱.۷k
۱۱ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.