رئیس جذاب من
رفتیم داخل سالن که همه داشتن نگامون می کردن باورم نمیشد خیلی خجالت کشیده بودم برای همین کمی با فاصله و عقب تر از آقای جئون حرکت می کردم آخه ا.ت احمق تو چرا گفتی باشه؟ الان ابروت جلوی همه میره ( آبروی ا.ت پر🤣)
نگاه آقای جئون کردم خیلی آروم داشت راه میرفت تو فکر خودم بودم که آقای جئون گفت :
کوک : ا.ت چی شده ؟ خوبی؟
ا.ت : بله عذر می خواهم تو فکر خودم بودم
ا.ت تو ذهنش : باید از فرصت استفاده کنم و یچیزی بگم تا آبروم کلا نرفته
ا.ت : ببخشید آقای جئون من پاک یادم رفت که باید کارای اداری رو انجام بدم و هنوز تمام نشده ( با استرس )
کوک داخل ذهنش : اما ظهر قبل از نهار پرونده ها رو تموم شده به من داد و من هم خوندم و فرستادم برای شرکت دوستمون بی خیال
کوک : باشه برو می بینمت
ا.ت: چشم ممنون
ویو ا.ت:
رفتم داخل اتاقم و رفتم تو گوشیم چون اونها رو انجام داده بودم وایییییی خدا چه سوتی بزرگی دادم من پرونده ها رو به آقای جئون دادم
چند ساعت بعد:
آقای جئون گفتن یه جلسه ی فوری منم دارم که می خوان با کارکنان صحبت کنن ای خدا منم که از گشنگی دارم میمیرم
داخل جلسه :
کوک : سلام به همه ی کارکنان خوش اومدین از اونجایی که من پروژه هامون رو فرستادم برای شرکت amj گفتم به شما هم بگم من خودم با اصرار فراوان پدرم تصمیم به این کار گرفتم و نمی خواستم با این شرکت قرار داد ببندم خواستم بهتون بگم بزنیم شما مش کلی ندارید البته بگم وقتی سهام خیلی بالا رفت قرار داد بسته میشه اما چون ما بهترین شرکت هستیم به اونها خیلی زیاد سود میرسونیم
جنی : درسته اما خب ماریس نمیشه کرد مگه نه؟
لوسی : اما این شکلی که نمیشه اونها رقیبمون ممکنه بشن
میا : لوسی راست میگه
کارن : اره رئیس می تونن بشن
ا.ت : اگر قرارداد رو ببندیم الان چی میشه ؟ آه لعنتی یاد خاطرات مزخرفم با لئو افتادم ...
کوک : اگر قرارداد رو ببندیم باید پول زیادی بهشون بدیم که برابر با سود سالیانشونه البته برای ما سود هفتگی هست
ا.ت : پس به نظرم قرارداد رو ادامه بدیم اما با ترفند های خودمون به نفع خودمون ببندیم
جنی : با اینکه خیلی دوست ندارم اما باهات موافقم ا.ت
ا.ت: خیلی ممنون ( پوکر )
ته: میتونید انجامش بدید کار خیلی سختیه
میا : بله من و ا.ت و جنی میتونیم انجام بدیم بقیه هم کارشون رو می کنند
شرط برای پارت بعد :
۵ لایک
۱۲ دنبال کننده
۵ کامنت
.
.
این پارت طولانی بود چون خیلی وقت بود نزاشته بودم
نگاه آقای جئون کردم خیلی آروم داشت راه میرفت تو فکر خودم بودم که آقای جئون گفت :
کوک : ا.ت چی شده ؟ خوبی؟
ا.ت : بله عذر می خواهم تو فکر خودم بودم
ا.ت تو ذهنش : باید از فرصت استفاده کنم و یچیزی بگم تا آبروم کلا نرفته
ا.ت : ببخشید آقای جئون من پاک یادم رفت که باید کارای اداری رو انجام بدم و هنوز تمام نشده ( با استرس )
کوک داخل ذهنش : اما ظهر قبل از نهار پرونده ها رو تموم شده به من داد و من هم خوندم و فرستادم برای شرکت دوستمون بی خیال
کوک : باشه برو می بینمت
ا.ت: چشم ممنون
ویو ا.ت:
رفتم داخل اتاقم و رفتم تو گوشیم چون اونها رو انجام داده بودم وایییییی خدا چه سوتی بزرگی دادم من پرونده ها رو به آقای جئون دادم
چند ساعت بعد:
آقای جئون گفتن یه جلسه ی فوری منم دارم که می خوان با کارکنان صحبت کنن ای خدا منم که از گشنگی دارم میمیرم
داخل جلسه :
کوک : سلام به همه ی کارکنان خوش اومدین از اونجایی که من پروژه هامون رو فرستادم برای شرکت amj گفتم به شما هم بگم من خودم با اصرار فراوان پدرم تصمیم به این کار گرفتم و نمی خواستم با این شرکت قرار داد ببندم خواستم بهتون بگم بزنیم شما مش کلی ندارید البته بگم وقتی سهام خیلی بالا رفت قرار داد بسته میشه اما چون ما بهترین شرکت هستیم به اونها خیلی زیاد سود میرسونیم
جنی : درسته اما خب ماریس نمیشه کرد مگه نه؟
لوسی : اما این شکلی که نمیشه اونها رقیبمون ممکنه بشن
میا : لوسی راست میگه
کارن : اره رئیس می تونن بشن
ا.ت : اگر قرارداد رو ببندیم الان چی میشه ؟ آه لعنتی یاد خاطرات مزخرفم با لئو افتادم ...
کوک : اگر قرارداد رو ببندیم باید پول زیادی بهشون بدیم که برابر با سود سالیانشونه البته برای ما سود هفتگی هست
ا.ت : پس به نظرم قرارداد رو ادامه بدیم اما با ترفند های خودمون به نفع خودمون ببندیم
جنی : با اینکه خیلی دوست ندارم اما باهات موافقم ا.ت
ا.ت: خیلی ممنون ( پوکر )
ته: میتونید انجامش بدید کار خیلی سختیه
میا : بله من و ا.ت و جنی میتونیم انجام بدیم بقیه هم کارشون رو می کنند
شرط برای پارت بعد :
۵ لایک
۱۲ دنبال کننده
۵ کامنت
.
.
این پارت طولانی بود چون خیلی وقت بود نزاشته بودم
۲.۴k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.