پارت ۹ دیدار ناگهانی

دیدار ناگهانی
پارت:۹
ا.ت ویو :
بعد از اینکه کارم تموم شد اومدم خونه تهیونگ (فلش بک به وقتی که ا.ت به تهیونگ گف قراره بره خونه یجی ته بهش کلید خونشو داده بود)وقتی رسیدم دیدم کوک و تهیونگ باهمن سلام کردم که کوک گف
/اوم سلام زن داداش (با خنده)
ا.ت و ته:کوکککک
/کوک میگید که برم تا باهم خوش بگذرونین؟😈
+(خجالت و قرمز شدن)
_لعنت به ذهن منحرفت همچین چیزی نیس
/معلوم میشه
+حالا اونارو ول کنین کوک فضولی نباشه ولی میشه بگی چرا اومدی؟
/اوهوم خب راستش اومدم یکم با تهیونگ دنس موزیک ویدیو جدید رو تمرین کنیم
+اوم عالیه میشه الان برقصین تا ببینم؟
کوک و ته:اوهوم
از زبان راوی:کوک و تهیونگ شروع به رقصیدن کردن ا.ت هم نگاشون می‌کرد پرش زمانی وقتی تموم شد
+عالیههههه خیلیییییی خوب رقصیدینننن
کوک و ته:ممنون
/ته شانسو باش ببین اولین نفر خوش شانسی که رقص آهنگمون رو دید کی بودددد زن داداش خوشگلم
_هییی یه بار دیگه بهش بگو زن داداش تا همین جا خفتت کنم
/(خنده)
ا.ت ویو:
بعد از ۲ ساعت کوک رفت ماهم بعد از خوردن شام خوابیدیم و صب من به مدرسه رفتم و بازم مثل بقیه روزا مدرسه می‌گذشت ولی امروز که از مدرسه اومدم بیرون...
خب خب بریم سراغ شرطا فالو ها برسه به ۳۰ و ۸ لایک
ملسی🥺💜💜