یونا اربابت کو هرزه (عشوه

یونا اربابت کو هرزه (عشوه
+هرزه خودتی
ویو ات
یهو یک سوزشی رو گونم احساس کردم
+دختره ی هرزه چرا منو زدی
-چیشده انارتو گذاشتین رو سرتون
یونا حقق حق یونگی اون منو زد حق (عشوه
- چیکار کرده (عصبی
-دوست دختر منو میزنی هرزه
ویو ات
یهو دستمو گرفت و برد تو یک اتاقی و منو به صندلی بست
+ارباب من این کارو نکردم حق حق
-حرف نزن هر بار که نگی ده تا ازافه میشه
+حق ۱ ۳۰ ۵۰ ۷۰ ۱۰۰ ۱۵۰
+صدو پنجاهو ی ی ی یک و بیهوش میشود
-اح دختره هرزه
ب.د الامت بادیگارد
- هی تو
ب.د بله ارباب
- دکترو صدا کن
ب.د چشم
د علامت دکتر
د سلام لطفا بیرون وایستید تا من حال مرضو چک کنم
-اوک
چند مین بعد
د اقای مین بدجوری بهشون ضربه وارد شده وشاید دیگه باردار نشوند
-چیی (تعجب
و
ادامه دارد