گر روزی در دلت آن گل رزي که کاشته ام پژمرده شد ، برایم نگ
گر روزی در دلت آن گل رزي که کاشتهام پژمرده شد ، برایم نگو
بگذار به این خیال بمانم که هنوز عشقت باقیست ، بگذار امیدی که در دل خود ساختم برای هردو نمیرد
بگذار این دلِ دیوانه روزی هزار بار برای تو بمیرد و زندگی کند ...
اما برایش نگو که دگر برایت اهمیت ندارم ، چون ظلم است دیوانگی کنی اما دیگری نفهمد. 🍄؛
بگذار به این خیال بمانم که هنوز عشقت باقیست ، بگذار امیدی که در دل خود ساختم برای هردو نمیرد
بگذار این دلِ دیوانه روزی هزار بار برای تو بمیرد و زندگی کند ...
اما برایش نگو که دگر برایت اهمیت ندارم ، چون ظلم است دیوانگی کنی اما دیگری نفهمد. 🍄؛
۲۰.۳k
۲۱ آذر ۱۴۰۲