پارت ¹⁸ 🦋🦋🦋🦋 Blue butterfly 🦋🦋🦋🦋
یونا « بعد از اینکه به صورت ناجوان مردانه منو انداختن بیرون آخرین نفر بیرون اومدم و به سر و وضع رفقای جنگ زده ام نگاه کردم
@ قطعا آقای کیم این وضعیت رو ببینه سکته میکنه...
تهیونگ « صد در صد
جیمین« بریم ترن هوایی؟
یونا « بیبیدونم
لین « آلهههههه بریمممممم
راوی « همشون به سمت ترن رفتن
کوک « واو چه صف طولانی ای داره O_o
تهیونگ « ☆
لی ین « #
کوک « ✓
جیمین « ×
یونا « @
یونا « اون با من ^_^ ...به آرومی از لای جمعیت رد شدم به با صدای بلند گفتم « من بلیط طلایی دارممممم.....بکش کنار...من بلیط طلایی دارم!!!!.....لطفاً راهو باز کنییییدددد ....آهای برو اونور تر و به همین راحتی راهو باز کردم و رفتیم و سر جا هامون
((وقتی سوار ترن میشن))
یونا: پسرا اگه میترسین همین الان پیاده شید.... اگه بخواهین مثل تونل جیغ بکشید پرتتون میکنم پایین راحتر جیغ بکشید......
پسرا « ما و ترس؟ شوخی میکنی دیگه؟
لین « یا حضرت برگ.... یونا دروغ نمیگه..... پرتتون میکنه پایین....
((وقتی ترن حرکت میکنه))
یونا +پسرا « جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ
لین « الان من نباید اینا رو پرت کنم پایین؟.... با شما هامممممممم خجالت بکشین خر پیری شدین عین بچه ها جیغ میزنین؟
لین « بعد از اینکه کلی جیغ کشیدن جوری که صداشون کلا گرفت... تصمیم گرفتیم بریم چرخ فلک و کمی آرامش داشته باشیم (ฅ´ω`ฅ) و مطمئن بودم اگه بیشتر ادامه پیدا کنه یه مصدوم میدیم
کوک « به چرخ و فلک که رسیدیم تهیونگ دست لین رو گرفت و با هم سوار یه کابین دو نفره شدن... من و جیمین و یونا هم سوار یه کابین سه نفره شدیم.....
یونا « آی خدا احساس میکنم با یه گاو تصادف کردم.....
جیمین « به این میگن آرامش قبل طوفان....بزارین بعدش ببرمتون ماشین سواری یه کم هیجان داشته باشه
کوک «دیدین اون دوتا ما رو قال گذاشتن رفتن کابین دونفره ......یعنی دارن چیکار میکنن؟
جیمین (دستشو دور بازوی کوک حلقه میکنه و صداش رو دخترونه میکنه *)«وای آدما رو ببین ...آه چه منظره رمانتیکی
کوک « ایشششش حالم بهم خورد جمن شی🔪
یونا « این همون تونل نکبتیه که منو تنها گذاشتن... حالا چقدر کوچولوعه....عه گانگ تاعه رو ببین چقدر کوچولوعه از اینجا اصلا به فیسش نمیخوره بادیگارد باشه (ف*اک نشون دادن به گانگ تاعه از اون بالا*)...
کوک«اون بدبخت چه گناهی کرده ؟
یونا«نمیدونم ازش خوشم نمیاد/:
( چشمش به دلقک بازی های جیمین اوفتاد*)
یونا « 🔪تنت میخاره نه؟ مگه نمیدونی من از این رمانتیک بازی ها بدم میاد....اون دو تا کرکس عاشق کم بودن تو هم اضاف شدی
@ قطعا آقای کیم این وضعیت رو ببینه سکته میکنه...
تهیونگ « صد در صد
جیمین« بریم ترن هوایی؟
یونا « بیبیدونم
لین « آلهههههه بریمممممم
راوی « همشون به سمت ترن رفتن
کوک « واو چه صف طولانی ای داره O_o
تهیونگ « ☆
لی ین « #
کوک « ✓
جیمین « ×
یونا « @
یونا « اون با من ^_^ ...به آرومی از لای جمعیت رد شدم به با صدای بلند گفتم « من بلیط طلایی دارممممم.....بکش کنار...من بلیط طلایی دارم!!!!.....لطفاً راهو باز کنییییدددد ....آهای برو اونور تر و به همین راحتی راهو باز کردم و رفتیم و سر جا هامون
((وقتی سوار ترن میشن))
یونا: پسرا اگه میترسین همین الان پیاده شید.... اگه بخواهین مثل تونل جیغ بکشید پرتتون میکنم پایین راحتر جیغ بکشید......
پسرا « ما و ترس؟ شوخی میکنی دیگه؟
لین « یا حضرت برگ.... یونا دروغ نمیگه..... پرتتون میکنه پایین....
((وقتی ترن حرکت میکنه))
یونا +پسرا « جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ جیغغغغغغغ
لین « الان من نباید اینا رو پرت کنم پایین؟.... با شما هامممممممم خجالت بکشین خر پیری شدین عین بچه ها جیغ میزنین؟
لین « بعد از اینکه کلی جیغ کشیدن جوری که صداشون کلا گرفت... تصمیم گرفتیم بریم چرخ فلک و کمی آرامش داشته باشیم (ฅ´ω`ฅ) و مطمئن بودم اگه بیشتر ادامه پیدا کنه یه مصدوم میدیم
کوک « به چرخ و فلک که رسیدیم تهیونگ دست لین رو گرفت و با هم سوار یه کابین دو نفره شدن... من و جیمین و یونا هم سوار یه کابین سه نفره شدیم.....
یونا « آی خدا احساس میکنم با یه گاو تصادف کردم.....
جیمین « به این میگن آرامش قبل طوفان....بزارین بعدش ببرمتون ماشین سواری یه کم هیجان داشته باشه
کوک «دیدین اون دوتا ما رو قال گذاشتن رفتن کابین دونفره ......یعنی دارن چیکار میکنن؟
جیمین (دستشو دور بازوی کوک حلقه میکنه و صداش رو دخترونه میکنه *)«وای آدما رو ببین ...آه چه منظره رمانتیکی
کوک « ایشششش حالم بهم خورد جمن شی🔪
یونا « این همون تونل نکبتیه که منو تنها گذاشتن... حالا چقدر کوچولوعه....عه گانگ تاعه رو ببین چقدر کوچولوعه از اینجا اصلا به فیسش نمیخوره بادیگارد باشه (ف*اک نشون دادن به گانگ تاعه از اون بالا*)...
کوک«اون بدبخت چه گناهی کرده ؟
یونا«نمیدونم ازش خوشم نمیاد/:
( چشمش به دلقک بازی های جیمین اوفتاد*)
یونا « 🔪تنت میخاره نه؟ مگه نمیدونی من از این رمانتیک بازی ها بدم میاد....اون دو تا کرکس عاشق کم بودن تو هم اضاف شدی
۵۲۳.۹k
۱۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.