(عشق تکرار نشدنی)💜پارت ۱۱ پارت اخر😍
هلو گ ا ی ز 😗
امید وارم حال همتون خوب باشه❤
لایک هاتون کم شدهه😢😢😢😭
چرا لایک نمیکنید🤔
مگه کار سختی هه؟
همین الان بلایک ❤
بدووو
لایک کردیییی🤔❤
خوبه افرین😙
حالا که لایک کردی میرم سراغ داستان😄
(یک روز بعد)
همه مون سر خاک مامانم بودیم.
من چشمام از گریه ی شدید خیلی پف کرده بود و رنگ آلبالو بود
(یک سال بعد)😁
توی دانشگاه دیدم دختر ها دور کوک جمع شده بودند
رفتم جلو
+چی میخوای اینجا ؟برید زووود 😤
دختر ها رفتن کوک یه نیش خند زد
+کوک میدونم خیییییلی دیره ولی
من قبول میکنم که باهات ازدواج کنم😶
-چه خوووب ولی برای من دیر نیست من هنوز همون قدر دوست دارم🙃
راستی بیا بریم یه جایی
+کجا؟
-حالا خودت میبینی
رفتیم سوار ماشین شدیم توی راه دیدم داریم می ریم سمت زندان
+چرا اومدیم زنداان؟؟
-خودت ببین دیگه
رفتم توی قسمت ملاقاتی
دیدم الکس اومد من تا جایی که میتونستم بهش فهش دادم ولی میخواستم بزنمش اما شیشه جلومون بود
بعد حکم اعدامش اومد و من یه نفس راحتی کشیدم
(۲ سا بعد)
تینا هم به عروسیمون اومده بود همه میوه و شیرینی میخوردن و شاد بودن و میخندیدن
اعضا هم بودن و چند تا اجرا کردن واسمون اون شب یه شب تکرار نشدنی بود☺
به پایان رسید این دفتر
اگه تونستم فصل ۲ هم واسش مینویسم😍
دوستون دارممم😙😙😙
امید وارم حال همتون خوب باشه❤
لایک هاتون کم شدهه😢😢😢😭
چرا لایک نمیکنید🤔
مگه کار سختی هه؟
همین الان بلایک ❤
بدووو
لایک کردیییی🤔❤
خوبه افرین😙
حالا که لایک کردی میرم سراغ داستان😄
(یک روز بعد)
همه مون سر خاک مامانم بودیم.
من چشمام از گریه ی شدید خیلی پف کرده بود و رنگ آلبالو بود
(یک سال بعد)😁
توی دانشگاه دیدم دختر ها دور کوک جمع شده بودند
رفتم جلو
+چی میخوای اینجا ؟برید زووود 😤
دختر ها رفتن کوک یه نیش خند زد
+کوک میدونم خیییییلی دیره ولی
من قبول میکنم که باهات ازدواج کنم😶
-چه خوووب ولی برای من دیر نیست من هنوز همون قدر دوست دارم🙃
راستی بیا بریم یه جایی
+کجا؟
-حالا خودت میبینی
رفتیم سوار ماشین شدیم توی راه دیدم داریم می ریم سمت زندان
+چرا اومدیم زنداان؟؟
-خودت ببین دیگه
رفتم توی قسمت ملاقاتی
دیدم الکس اومد من تا جایی که میتونستم بهش فهش دادم ولی میخواستم بزنمش اما شیشه جلومون بود
بعد حکم اعدامش اومد و من یه نفس راحتی کشیدم
(۲ سا بعد)
تینا هم به عروسیمون اومده بود همه میوه و شیرینی میخوردن و شاد بودن و میخندیدن
اعضا هم بودن و چند تا اجرا کردن واسمون اون شب یه شب تکرار نشدنی بود☺
به پایان رسید این دفتر
اگه تونستم فصل ۲ هم واسش مینویسم😍
دوستون دارممم😙😙😙
۲۱.۵k
۰۲ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.