پارت19
+حوصله کل کل ندارم هر فکری میکنین بکنین
من میرم به آت سر بزنم
د/ر:آقای جیمین شما نمی تونین برین داخل
+برو بابا (بدون توجه به حرفاش رفتم داخل)
آت عین یه مرده رو تخت بود(رفت دستش رو گرفت)آت پاشو ترو خدا بزار من دوباره اون چشمای خوشگلت و ببینم
-سرم درد میکرد کم کم چشمام رو باز کردم دیدم جیمین عین یه بچه رو تخت بود میخواستم موهاش رو کنار بزنم که(جین اومد)
جین:جیمین پاشو دست دختره رو خرد کردی
+عا آت بیدار شدی
_اره مرسی که کمکم کردی
+عا..ها..من برم به اجوما بگم یکم برات آب و غذا بیاره زیادم پرو نشو چون مریضی اینارو میگم
_باشه ولی به هر حال مرسی
(جیمین رفت به آجوما گفت به آت غذا بیاره)
پرش به شب
_ارباب من دیگه برم اتاقم
+میتونی بری
همین که از تخت اومد پایین
من میرم به آت سر بزنم
د/ر:آقای جیمین شما نمی تونین برین داخل
+برو بابا (بدون توجه به حرفاش رفتم داخل)
آت عین یه مرده رو تخت بود(رفت دستش رو گرفت)آت پاشو ترو خدا بزار من دوباره اون چشمای خوشگلت و ببینم
-سرم درد میکرد کم کم چشمام رو باز کردم دیدم جیمین عین یه بچه رو تخت بود میخواستم موهاش رو کنار بزنم که(جین اومد)
جین:جیمین پاشو دست دختره رو خرد کردی
+عا آت بیدار شدی
_اره مرسی که کمکم کردی
+عا..ها..من برم به اجوما بگم یکم برات آب و غذا بیاره زیادم پرو نشو چون مریضی اینارو میگم
_باشه ولی به هر حال مرسی
(جیمین رفت به آجوما گفت به آت غذا بیاره)
پرش به شب
_ارباب من دیگه برم اتاقم
+میتونی بری
همین که از تخت اومد پایین
۳.۱k
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.