پارت ۸
از بچه ها خداحافظی کردیم و به سمت خونه سانو رفتیم شینچیرو سان درو باز کرد مایو مو از اما گرفتم رفتیم سمت ساحل مایکی سوار موتور مثلا خوبش شد رفتیم سمت آدرسی که به بچه ها دارم دیدم همه دارن سر کی موتورش خوبه بحث میکنن منم کرمو
یوکی: چه جالب خوب مسابقه هرکی آخر رسید ساحل باید یکی از اون پس گردنی های مخصوص منو بخوره
بعد گازشو گرفتم
همه: کییییییییی خیلییییی نامردیییییی
داشتیم مسابقه میدادیم که یک هو وایسادم
یوکی: مایکی کو
میتسویا : اون عقبه
پاچین: هعیب... صد بار گفتیم یه موتور بهتر بر دار کو گوش شنوا
مایکی: خیلیم موتورم خو...
که باک موتورش خالی شد
دراکن:مگه نگفتم پرش کن مسیر طولانی هست
مایکی:بچه ها تومان به مشکل خورده
من و کازو: مشکل خودته داداش
مایکی: مشکل من مشکل تومانه
همه :باز شروع شد
مایکی:هرکی باخت باید بره پمپ بنزین
بل از شانس ما منو باجی باختیم
مایکی: موتور قشنگم امانت دست شما
منو و باجی:-_-
منو باجی رفیتم پمپ بنزین
بعد توی راه همون گنگ اومدن سراغمون
؟: مگه نگفتیم این طرفا پیداتون نشه
بریزید سرشون بچه ها
یوکی: باجی هواست به موتور باشه خودم حسابشون رو میرسم
باجی:اما... باش
یوکی: ممنون باجی*آروم طوری که فقط باجی بشنوه
هوییییی گاوا بیاین ببینم چقدر آشغالید *داد قیافه ترسناک
؟:حمله کنید
همشون اومدن سمتم نزاشتم نزدیک موتور و باجی شن همینطور میزدمشون که یکیشون میخواست موتور رو با چوب بیسبال نابود کنه باجی سپر موتور شد داشت نزدیک میشد مثل خرا پریدم جلوی باجی و چوب بیسبال خورد به شونم
یوکی:آخخخخ
باجی:کییییییی*داد
بقیشونم زدم ۲ نفر مونده بودن درد شونم داشت بدتر میشد مایکی اومد زد موتورش رو با پا زد نابود کرد من از درد نمیتونستم چیزی بگم بعد گفت کار کدومتون بود زد لهشون کرد بعد گفت کسایی که روی باجی و دورایاکی کوچولو دست بلند کنن زنده نمیمونن
بعد همشون پا به فرار گذاشتن
مایکی:کی خوبی؟
باجی:ببخشید کی
یوکی:اشکال نداره باجی آره خوبم مایکی خیلی دیوونه ای*خنده
بعد رفتیم ساحل کلی خوش گذروندیم
&*پایان*&
*بچه ها من حوصلم نمیشه دوباره یه پارت دیگه از گذشته بدم اینم بدونین باجی وقتی داشت آدمایی که به چیفویو حمله میکردن رو زد یوکی هم اونجا بود اونجا روی یوکی کراش زد 😂💔
یوکی هم جزو اعضای مؤسسه تومان هست و وقتی داشتن طلسم میخریدند دوتا خریدن یکی برای باجی یکی هم برای یوکی
اگر حوصلم شد پارتش رو میدم
و ببخشید پارت هایی که الان دارم میدم اتفاقات گذشته هست و پارت اصلی رو بعد میزارم
یوکی: چه جالب خوب مسابقه هرکی آخر رسید ساحل باید یکی از اون پس گردنی های مخصوص منو بخوره
بعد گازشو گرفتم
همه: کییییییییی خیلییییی نامردیییییی
داشتیم مسابقه میدادیم که یک هو وایسادم
یوکی: مایکی کو
میتسویا : اون عقبه
پاچین: هعیب... صد بار گفتیم یه موتور بهتر بر دار کو گوش شنوا
مایکی: خیلیم موتورم خو...
که باک موتورش خالی شد
دراکن:مگه نگفتم پرش کن مسیر طولانی هست
مایکی:بچه ها تومان به مشکل خورده
من و کازو: مشکل خودته داداش
مایکی: مشکل من مشکل تومانه
همه :باز شروع شد
مایکی:هرکی باخت باید بره پمپ بنزین
بل از شانس ما منو باجی باختیم
مایکی: موتور قشنگم امانت دست شما
منو و باجی:-_-
منو باجی رفیتم پمپ بنزین
بعد توی راه همون گنگ اومدن سراغمون
؟: مگه نگفتیم این طرفا پیداتون نشه
بریزید سرشون بچه ها
یوکی: باجی هواست به موتور باشه خودم حسابشون رو میرسم
باجی:اما... باش
یوکی: ممنون باجی*آروم طوری که فقط باجی بشنوه
هوییییی گاوا بیاین ببینم چقدر آشغالید *داد قیافه ترسناک
؟:حمله کنید
همشون اومدن سمتم نزاشتم نزدیک موتور و باجی شن همینطور میزدمشون که یکیشون میخواست موتور رو با چوب بیسبال نابود کنه باجی سپر موتور شد داشت نزدیک میشد مثل خرا پریدم جلوی باجی و چوب بیسبال خورد به شونم
یوکی:آخخخخ
باجی:کییییییی*داد
بقیشونم زدم ۲ نفر مونده بودن درد شونم داشت بدتر میشد مایکی اومد زد موتورش رو با پا زد نابود کرد من از درد نمیتونستم چیزی بگم بعد گفت کار کدومتون بود زد لهشون کرد بعد گفت کسایی که روی باجی و دورایاکی کوچولو دست بلند کنن زنده نمیمونن
بعد همشون پا به فرار گذاشتن
مایکی:کی خوبی؟
باجی:ببخشید کی
یوکی:اشکال نداره باجی آره خوبم مایکی خیلی دیوونه ای*خنده
بعد رفتیم ساحل کلی خوش گذروندیم
&*پایان*&
*بچه ها من حوصلم نمیشه دوباره یه پارت دیگه از گذشته بدم اینم بدونین باجی وقتی داشت آدمایی که به چیفویو حمله میکردن رو زد یوکی هم اونجا بود اونجا روی یوکی کراش زد 😂💔
یوکی هم جزو اعضای مؤسسه تومان هست و وقتی داشتن طلسم میخریدند دوتا خریدن یکی برای باجی یکی هم برای یوکی
اگر حوصلم شد پارتش رو میدم
و ببخشید پارت هایی که الان دارم میدم اتفاقات گذشته هست و پارت اصلی رو بعد میزارم
۳.۴k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.