عشق به سبک مافیایی!🖤✨. part ²⁴
+ هوی چته وحشی من خیس شدم تو چیکار داری ( ترس )
_ ارباب ها هم میتونن تحریک بشن!
+چ چ چی میگی 😨
[ ا.ت ویو]
همینجوری داشت نزدیک میشد که من سریع از لای پاهای جونگ کوک در رفتم و سریع رفتم سمت در و در رو باز کردم و بدو بدو میرفتم
روی پله ها بودم که یهو دیدم جونگ کوک افتاده دنبالم سریع رفتم تو اشپز خونه قایم شدم فکر کنم گمم کرد هوه خدا رو شکر
[ کوک ویو ]
میخواستم به فاکش بدم ولی یهو از زیر پام در رفت وایی چقدر فرزه داشت بدو بدو از پله ها میرفت پایین منم دنبالش افتادم ولی یهو غیب شد دیگه بیخیال شدم و رفتم تو اتاقم
+ وای خیلی میترسم اگه یهو پیداش بشه چی مینسوووووو جونگ کییییی کجایید همش تقصیر بابامه اون منو به این مرتیکه فروخت ( ترس)
{ پرش زمانی به فردا }
[ ا.ت ویو ]
از ترسم شب پیشه جونگ کوک نخوابیدم رفتم کنار خانم لی خوابیدم😁
سریع پاشدم و داشتم میرفتم پیش مینسو و جونگ کی که تو سالن جونگ کوک رو دیدم یاااا ححضضرررتتت .......
+ وادفاک
_ اره فاک😈 ( نیشخند)
[ کوک ویو]
تو سالن وایساده بودم منتظر بودم ا.ت از اتاق خانم لی بیاد بیرون که یهو دیدم با عجله داره میره سمت پله ها رفت طبقه بالا منم رفتم دنبالش منو دید یهو دیدم گفت وادفاک منم برای اینکه اذیتش کنم گفتم اره فاک
[ ا.ت ویو ]
همین جوری داشت نزدیکم میشد و من هی ازش دور میشدم همین جوری عقب عقب رفتم که خوردم به دره اتاق تهیونگ و همون لحظه که خوردم به در درباز شد و افتادم تو بغل تهیونگ
تهیونگ = چیکار میکنید شما دو تا ( همین جوری که ا.ت بغلش بود )
_ به خودمون مربوطه ( بچم غیرتی شده )
+ میشه منو ول کنی
تهیونگ = ا اره ببخشید ( خنده )
تهیونگ= جونگ کوک بیا کارت دارم
_ الان نمیتونم بعدا
تهیونگ = خیلی واجبه بخش مرگ و زندگی 😁
شرط فالور ها بشن ۱۶۰
#بی_تی_اس
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگکوک
#بلک_پینک
#کیپاپ
#ویسگون
#فیک_بی_تی_اس
_ ارباب ها هم میتونن تحریک بشن!
+چ چ چی میگی 😨
[ ا.ت ویو]
همینجوری داشت نزدیک میشد که من سریع از لای پاهای جونگ کوک در رفتم و سریع رفتم سمت در و در رو باز کردم و بدو بدو میرفتم
روی پله ها بودم که یهو دیدم جونگ کوک افتاده دنبالم سریع رفتم تو اشپز خونه قایم شدم فکر کنم گمم کرد هوه خدا رو شکر
[ کوک ویو ]
میخواستم به فاکش بدم ولی یهو از زیر پام در رفت وایی چقدر فرزه داشت بدو بدو از پله ها میرفت پایین منم دنبالش افتادم ولی یهو غیب شد دیگه بیخیال شدم و رفتم تو اتاقم
+ وای خیلی میترسم اگه یهو پیداش بشه چی مینسوووووو جونگ کییییی کجایید همش تقصیر بابامه اون منو به این مرتیکه فروخت ( ترس)
{ پرش زمانی به فردا }
[ ا.ت ویو ]
از ترسم شب پیشه جونگ کوک نخوابیدم رفتم کنار خانم لی خوابیدم😁
سریع پاشدم و داشتم میرفتم پیش مینسو و جونگ کی که تو سالن جونگ کوک رو دیدم یاااا ححضضرررتتت .......
+ وادفاک
_ اره فاک😈 ( نیشخند)
[ کوک ویو]
تو سالن وایساده بودم منتظر بودم ا.ت از اتاق خانم لی بیاد بیرون که یهو دیدم با عجله داره میره سمت پله ها رفت طبقه بالا منم رفتم دنبالش منو دید یهو دیدم گفت وادفاک منم برای اینکه اذیتش کنم گفتم اره فاک
[ ا.ت ویو ]
همین جوری داشت نزدیکم میشد و من هی ازش دور میشدم همین جوری عقب عقب رفتم که خوردم به دره اتاق تهیونگ و همون لحظه که خوردم به در درباز شد و افتادم تو بغل تهیونگ
تهیونگ = چیکار میکنید شما دو تا ( همین جوری که ا.ت بغلش بود )
_ به خودمون مربوطه ( بچم غیرتی شده )
+ میشه منو ول کنی
تهیونگ = ا اره ببخشید ( خنده )
تهیونگ= جونگ کوک بیا کارت دارم
_ الان نمیتونم بعدا
تهیونگ = خیلی واجبه بخش مرگ و زندگی 😁
شرط فالور ها بشن ۱۶۰
#بی_تی_اس
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگکوک
#بلک_پینک
#کیپاپ
#ویسگون
#فیک_بی_تی_اس
۱۳.۰k
۱۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.