محبوبم در روزهای تاریکی هستم که هیچ
محبوبم در روزهای تاریکی هستم که هیچ
چیز مطلوب نیست . انگار شب ماندگار شده و
روز نمیآید . دردها همه تکراری و آشنایند و
گذر زمان ناامیدتر از پیشم کرده است . من
چون پیری فرتوت ساکت و بیرمق شدهام اما
وجود تو یادآور جوانی است . تو عزیزم ، خود
جوانی و نشاط هستی . چشمهی احساسات ،
چشمهی عشق و آخرین روزنههای نور و امید
از تو پدید میآید .
چیز مطلوب نیست . انگار شب ماندگار شده و
روز نمیآید . دردها همه تکراری و آشنایند و
گذر زمان ناامیدتر از پیشم کرده است . من
چون پیری فرتوت ساکت و بیرمق شدهام اما
وجود تو یادآور جوانی است . تو عزیزم ، خود
جوانی و نشاط هستی . چشمهی احساسات ،
چشمهی عشق و آخرین روزنههای نور و امید
از تو پدید میآید .
۱.۹k
۱۳ دی ۱۴۰۳