𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 فصل ۲ پارت ۱۳
با مینا در شدیم بیرون
_خب کوچشون رو میدونی کدومه اره؟
☆اره فقط باید بگردیم که خونشون کدومه وسطای کوچن
_اوکی
با نینا رفتیم داخل خونشون و یکی یکی در خونه هارو زدیم
دیگه ناامید شده بودیم و به اخرین خونه رسیدیم
در خونه رو زدیم و یکی درو باز کرد با دیدن اون فرد پشمام سوخت
_رادوین؟
+ا.ت؟
☆شما همو میشناسین؟
_ت.تو یک مدرسه ایم میشناسمش
+سلام
☆سلام من مینا هستم
+خوشبختم
_خونتون اینجاست؟
+اره چی شده اومدین در خونمون؟
مینا بدون اجازه به من صحبت کرد
☆ببین اقا رادوین ما دنبال یک پسری هم سن و سال من به اسم رادین میگردیم بعد خونشون توی این کوچس ولی نمیدونیم کدومه اگه میدونین میشه بگین؟
+گفتی اسم پسره چیه؟
☆رادین
+شما با....داداش من چیکار دارین؟
_داداشت؟
+مگه نمیگین رادین؟
☆چرا
+بزار صداش کنم......رادییییییین دادااااااااش
# بللههههههههه داداااااش
+بیا یکی کارت داره
رادین اومد پایین که مینا دستمو محکم گرفت و تو گوشم زمزمه کرد=خودشه
رادین با دیدن مینا روی پله ی سوم خشک شد
# ت.تو؟ت.تو همون دختری هستی که هرروز ظهر از مدرسه میای بیرون
☆ا.اره خودمم مینام
# با من کار داشتی؟
☆بله کل خونه های این کوچه رو دنبال تو گشتم تا پیدات کردم
+اهم اهم ببخشید بحثتون رو خراب کردم ولی میشه بیاین داخل؟من دم در موذبم
+نه نیازی نی.......
+حرف نباشه مینا و رادین برین بالا
اونا رفتن رادوین هم دست منو کشید و برد بالا
خونشون بزرگ بود و دور تا دور خوته مبل بود و خانمی توی اشپزخونه داشت کاری انجام میداد
+ای بابا مامان صدبار بهت گفت انقد از جات بلند نشو حالت هنوز کامل خوب نشده
&پسرم من نمیتونم سرجام بشینم
مادرش با دیدن من یکم مکث کرد
&این خانم زیبا کی هستن پسرم؟
+اممم مامان ایشون دوستم ا.ت هستن توی مدرسمه
_سلام خانم
&خوش اومدی دخترم بشین سرپا موندی
رادییین پسرم کجایی
رادین و مینا از پشت سرش در اومدن
&رادین؟این دختر خانم هم دوست توعه؟
☆خاله جون من خواهر ا.ت هستم دوست رادوین
&پس باهم خواهرین اره؟
_بله من ا.ت هستم و خواهر کوچیکم مینل
&بشینین چایی بیارم
_نهه زحمت نکشین ما زیاد نمیمونیم مینا جان با رادین کار داشتن اومدیم که کارشو انجام بده
&خب تا اونا کارشون رو میکنن من براتو چایی میارم
_واقعا نیازی نیست
+نمیتونی مامانمو از کاری که میخواد کنه منصرف کنی پس ساکت بشین تا چایی برات بیاره😂🙄😐
_چشم😐🙄😂.........
_خب کوچشون رو میدونی کدومه اره؟
☆اره فقط باید بگردیم که خونشون کدومه وسطای کوچن
_اوکی
با نینا رفتیم داخل خونشون و یکی یکی در خونه هارو زدیم
دیگه ناامید شده بودیم و به اخرین خونه رسیدیم
در خونه رو زدیم و یکی درو باز کرد با دیدن اون فرد پشمام سوخت
_رادوین؟
+ا.ت؟
☆شما همو میشناسین؟
_ت.تو یک مدرسه ایم میشناسمش
+سلام
☆سلام من مینا هستم
+خوشبختم
_خونتون اینجاست؟
+اره چی شده اومدین در خونمون؟
مینا بدون اجازه به من صحبت کرد
☆ببین اقا رادوین ما دنبال یک پسری هم سن و سال من به اسم رادین میگردیم بعد خونشون توی این کوچس ولی نمیدونیم کدومه اگه میدونین میشه بگین؟
+گفتی اسم پسره چیه؟
☆رادین
+شما با....داداش من چیکار دارین؟
_داداشت؟
+مگه نمیگین رادین؟
☆چرا
+بزار صداش کنم......رادییییییین دادااااااااش
# بللههههههههه داداااااش
+بیا یکی کارت داره
رادین اومد پایین که مینا دستمو محکم گرفت و تو گوشم زمزمه کرد=خودشه
رادین با دیدن مینا روی پله ی سوم خشک شد
# ت.تو؟ت.تو همون دختری هستی که هرروز ظهر از مدرسه میای بیرون
☆ا.اره خودمم مینام
# با من کار داشتی؟
☆بله کل خونه های این کوچه رو دنبال تو گشتم تا پیدات کردم
+اهم اهم ببخشید بحثتون رو خراب کردم ولی میشه بیاین داخل؟من دم در موذبم
+نه نیازی نی.......
+حرف نباشه مینا و رادین برین بالا
اونا رفتن رادوین هم دست منو کشید و برد بالا
خونشون بزرگ بود و دور تا دور خوته مبل بود و خانمی توی اشپزخونه داشت کاری انجام میداد
+ای بابا مامان صدبار بهت گفت انقد از جات بلند نشو حالت هنوز کامل خوب نشده
&پسرم من نمیتونم سرجام بشینم
مادرش با دیدن من یکم مکث کرد
&این خانم زیبا کی هستن پسرم؟
+اممم مامان ایشون دوستم ا.ت هستن توی مدرسمه
_سلام خانم
&خوش اومدی دخترم بشین سرپا موندی
رادییین پسرم کجایی
رادین و مینا از پشت سرش در اومدن
&رادین؟این دختر خانم هم دوست توعه؟
☆خاله جون من خواهر ا.ت هستم دوست رادوین
&پس باهم خواهرین اره؟
_بله من ا.ت هستم و خواهر کوچیکم مینل
&بشینین چایی بیارم
_نهه زحمت نکشین ما زیاد نمیمونیم مینا جان با رادین کار داشتن اومدیم که کارشو انجام بده
&خب تا اونا کارشون رو میکنن من براتو چایی میارم
_واقعا نیازی نیست
+نمیتونی مامانمو از کاری که میخواد کنه منصرف کنی پس ساکت بشین تا چایی برات بیاره😂🙄😐
_چشم😐🙄😂.........
۸.۹k
۱۰ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.