𝙺𝚑𝚞𝚗𝚊𝚜𝚑𝚊𝚖
𝙺𝚑𝚞𝚗𝚊𝚜𝚑𝚊𝚖
خـون آشـام🍷
تک پارتی V [درخواستی]
تهیونگ و ات یه آیدلن... تو یه مراسمی آیدل ها و بازیگرا هم دعوت شدن که اون مراسم ، مراسم گروه اته... ات هم بازیگری و هم خواننده ، و بعد زیباترین زن سال شدی *همچینین ویژوال گروه*
لقب خونآشام افسانه ای رو گرفتی برای همین وقتی وارد مراسمی میشی فن هات شروع میکنن به داد زدن خونآشام جذاب...
(طولانی باشه)
𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃
ویو ات
امروز کمپانی از گروه شیش نفره دخترونه ما درخواست داده، یه مهمونی ساده یا شایدم انتخاب زیباترین زن سال....
اما خب از الان معلومه من نمیشم...
رونا: ات باید آماده شیم*بلند*
لباس مخصوصی رو پوشیدم که استایلیست ها انتخاب کرده بودن و میکاپ ملایمی کردم...
رونا همیشه میکاپای غلیظی میکرد اما این سری مثل من هم عطر و هم میکاپ ملایمی زده بود...
سوار ون مخصوص گروه ما شدم و حرکت کردیم....
ویژوال گروه من بودم اما استرس داشتم تا منو صدا نکنن.... با این وجود چند تا گروه دیکه پسرونه و دخترونه دیگه که تو کمپانی ما مشغول کارن هم تو مراسم حضور دارن...
(فلش بک رسیدن)
رونا: استرس نداری؟*خنده*
ات: نمیدونم*خنده فیک*
رونا: من خیلییی
پوزخندی زدم و از ون پیاده شدم...
همه مشغول عکاسی بودن و رونا هم ژست میگرفت....
به رونا خیلی سر پیکمی بودنش هیت میدن ولی به نظر من اشکالی نداره... به منم بیشتذ اوقات سر چهرم یا این جور چیزا هیت میدن اما من توجهی نمیکنم...
روی صندلی های گروه خودمون نشستیم...
بغل من کیم تهیونگ نشسته بود که اونم زیباترین
مرد سال انتخاب شده... جذابیتش باور نکردنی بود!
همه ی اعضا ی گروه روش کراش داشتن!
"کمی بعد مدیر برنامه اومد....
یه ربعی صحب کرد اما من حواسم به انگشتای باریک و دراز...
و دستای رگ داشته تهیونگ پرت شده بود....
صدای فن ها بلند شد.....
هر کدوم از فن ها اسم بایس های خودشونو از گروه های مختلف میگفتن....
چند باری اسم منم اومد و این حس خوبی داشت.....
معلومه حس خوبی داره!
وقتی فن و طرفتارات اسمتو فریاد بزنن...
---: آماده این زیباترین زن سال رو معرفی کنم؟!*هیجان*
ادامه.کامنت
خـون آشـام🍷
تک پارتی V [درخواستی]
تهیونگ و ات یه آیدلن... تو یه مراسمی آیدل ها و بازیگرا هم دعوت شدن که اون مراسم ، مراسم گروه اته... ات هم بازیگری و هم خواننده ، و بعد زیباترین زن سال شدی *همچینین ویژوال گروه*
لقب خونآشام افسانه ای رو گرفتی برای همین وقتی وارد مراسمی میشی فن هات شروع میکنن به داد زدن خونآشام جذاب...
(طولانی باشه)
𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃𓂃
ویو ات
امروز کمپانی از گروه شیش نفره دخترونه ما درخواست داده، یه مهمونی ساده یا شایدم انتخاب زیباترین زن سال....
اما خب از الان معلومه من نمیشم...
رونا: ات باید آماده شیم*بلند*
لباس مخصوصی رو پوشیدم که استایلیست ها انتخاب کرده بودن و میکاپ ملایمی کردم...
رونا همیشه میکاپای غلیظی میکرد اما این سری مثل من هم عطر و هم میکاپ ملایمی زده بود...
سوار ون مخصوص گروه ما شدم و حرکت کردیم....
ویژوال گروه من بودم اما استرس داشتم تا منو صدا نکنن.... با این وجود چند تا گروه دیکه پسرونه و دخترونه دیگه که تو کمپانی ما مشغول کارن هم تو مراسم حضور دارن...
(فلش بک رسیدن)
رونا: استرس نداری؟*خنده*
ات: نمیدونم*خنده فیک*
رونا: من خیلییی
پوزخندی زدم و از ون پیاده شدم...
همه مشغول عکاسی بودن و رونا هم ژست میگرفت....
به رونا خیلی سر پیکمی بودنش هیت میدن ولی به نظر من اشکالی نداره... به منم بیشتذ اوقات سر چهرم یا این جور چیزا هیت میدن اما من توجهی نمیکنم...
روی صندلی های گروه خودمون نشستیم...
بغل من کیم تهیونگ نشسته بود که اونم زیباترین
مرد سال انتخاب شده... جذابیتش باور نکردنی بود!
همه ی اعضا ی گروه روش کراش داشتن!
"کمی بعد مدیر برنامه اومد....
یه ربعی صحب کرد اما من حواسم به انگشتای باریک و دراز...
و دستای رگ داشته تهیونگ پرت شده بود....
صدای فن ها بلند شد.....
هر کدوم از فن ها اسم بایس های خودشونو از گروه های مختلف میگفتن....
چند باری اسم منم اومد و این حس خوبی داشت.....
معلومه حس خوبی داره!
وقتی فن و طرفتارات اسمتو فریاد بزنن...
---: آماده این زیباترین زن سال رو معرفی کنم؟!*هیجان*
ادامه.کامنت
۱۵.۲k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.