وانشات تهیونگ پارت²² من برمیگردم
که یهو دیدم تهیونگ بالا سرمه ترسیدم
ات: یا خدا ته عادت داری یهو بیای بالا سر ادم مثه ازرائیلی
ته:باشه ببخشید (خنده) صبحونه حاضره؟
ات«وایسا ببینم اره بیا بخور
ته:اوممم خیلی خوشمزست
ات: خنده
ته:چرا میخندی
ات: میدونی اخه با این لباست وایب اون باباهای کت شلواریای کارکنارو میدی😂😔
ته:الان بم میاد یا نه؟
ات:بخدا قشنگه
ته: خب دیگه من برم دیر شده
ات:یا واست یچیزی یادت رفت
ته:چیو
ات:اینو
یه بوس ریز گذاشتم رو لبش
ته:امروز اصلا انرژیم کم نمیشه😔
ات: بدو بدو دیرت شدددد
رفت بیرون منم رفتم بالا وسایلا رو واسه امشب جمع کردم همشون جمع بودن که گوشیم زنگ خورد دیدم اقای چانگه(رییس کمپانی هایب و بیگ هیت و کیپاپ)
جواب دادم
ات:الو اقای چانگ وقت بخیر
اقای چانک: ات همین الان میای کمپانی
قطع کردم
فهمیدم ضروریه بلند شدم کت مشکیم و لباسمو با یه ساپورت پوشیدم رفتم بیرون سوار ماشین شدم به سمت کمپانی روندم رسیدیم سریع پیاده شدم رفتم سمته پله ها و رفتم بالا در اتاق و زدم و وارد شدم رفتم داخل دیدم تهیونگ اونجاست و سرشو انداخته پایین
اقای چانگ:ات واقعا چه وضعشه ها شما چطور باهم رابطه دارید بدون اجازه ی من؟
ات:خیلی ببخشید اجازه ی شما؟ مگه ما ایدلا عروسکه دستشما هستیم که برامون تصمیم میگیرید؟ مگه دله ادم دسته خودشه که عاشق بشه یا نه؟ واقعا متاسفم برای این افکاره پوسیدتون الان اگه می خواید منو بندازید بیرون ولی ما هنوزم به عشق ورزیدن بهم ادامه میدیم چرا واقعا چرا الان مثلا اگه منو تهیونگ دوست باشی جز چند تا دختر که فشاری میشن و چند هیت! چی گیرومون میاد
یه لحظه به دورو برم نکا کردم دیدم بلک پینک،اکسو،استری کیدز،مامامو،توایس همه اعضا اونجان اونا هم کسایی بودن که خق قرار گذاشتن نداشتن همشون دست زدن
همه:اون کاملا درست میچه
چانگ:باشه پس من قرار کذاشتنو ازاد میزارم ولی
همه:چیییی
چانگ:باید اول به خودم بگید
همه:باشههههههه
چانگ:اقای کیم سما و خانم پارک میتونید برید
ته یه تعظیم کرد و اومدیم بیرون
ته:پشمامممم
ات:اینا من بودم؟
ته:خودتتت بودییی
منو بغل کرد و تو هوا چ خوند و پست همو گرفتیم رفتیم پایین چه خبرنگارا هم اونحا بودن و از این خبر اطلاع پیدا کردن
حرکت کردیم سمت خونه
بچه هااا از این پارت به بعد جاهای حساسشه از دست ندید(اصلا اسپویل نکردم که😔🤝)
ات: یا خدا ته عادت داری یهو بیای بالا سر ادم مثه ازرائیلی
ته:باشه ببخشید (خنده) صبحونه حاضره؟
ات«وایسا ببینم اره بیا بخور
ته:اوممم خیلی خوشمزست
ات: خنده
ته:چرا میخندی
ات: میدونی اخه با این لباست وایب اون باباهای کت شلواریای کارکنارو میدی😂😔
ته:الان بم میاد یا نه؟
ات:بخدا قشنگه
ته: خب دیگه من برم دیر شده
ات:یا واست یچیزی یادت رفت
ته:چیو
ات:اینو
یه بوس ریز گذاشتم رو لبش
ته:امروز اصلا انرژیم کم نمیشه😔
ات: بدو بدو دیرت شدددد
رفت بیرون منم رفتم بالا وسایلا رو واسه امشب جمع کردم همشون جمع بودن که گوشیم زنگ خورد دیدم اقای چانگه(رییس کمپانی هایب و بیگ هیت و کیپاپ)
جواب دادم
ات:الو اقای چانگ وقت بخیر
اقای چانک: ات همین الان میای کمپانی
قطع کردم
فهمیدم ضروریه بلند شدم کت مشکیم و لباسمو با یه ساپورت پوشیدم رفتم بیرون سوار ماشین شدم به سمت کمپانی روندم رسیدیم سریع پیاده شدم رفتم سمته پله ها و رفتم بالا در اتاق و زدم و وارد شدم رفتم داخل دیدم تهیونگ اونجاست و سرشو انداخته پایین
اقای چانگ:ات واقعا چه وضعشه ها شما چطور باهم رابطه دارید بدون اجازه ی من؟
ات:خیلی ببخشید اجازه ی شما؟ مگه ما ایدلا عروسکه دستشما هستیم که برامون تصمیم میگیرید؟ مگه دله ادم دسته خودشه که عاشق بشه یا نه؟ واقعا متاسفم برای این افکاره پوسیدتون الان اگه می خواید منو بندازید بیرون ولی ما هنوزم به عشق ورزیدن بهم ادامه میدیم چرا واقعا چرا الان مثلا اگه منو تهیونگ دوست باشی جز چند تا دختر که فشاری میشن و چند هیت! چی گیرومون میاد
یه لحظه به دورو برم نکا کردم دیدم بلک پینک،اکسو،استری کیدز،مامامو،توایس همه اعضا اونجان اونا هم کسایی بودن که خق قرار گذاشتن نداشتن همشون دست زدن
همه:اون کاملا درست میچه
چانگ:باشه پس من قرار کذاشتنو ازاد میزارم ولی
همه:چیییی
چانگ:باید اول به خودم بگید
همه:باشههههههه
چانگ:اقای کیم سما و خانم پارک میتونید برید
ته یه تعظیم کرد و اومدیم بیرون
ته:پشمامممم
ات:اینا من بودم؟
ته:خودتتت بودییی
منو بغل کرد و تو هوا چ خوند و پست همو گرفتیم رفتیم پایین چه خبرنگارا هم اونحا بودن و از این خبر اطلاع پیدا کردن
حرکت کردیم سمت خونه
بچه هااا از این پارت به بعد جاهای حساسشه از دست ندید(اصلا اسپویل نکردم که😔🤝)
۲۲.۳k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.