رز قرمز پارت ۲

بهت تبریک گفت که استخدام شدی و بعد گفت که از کجا بری اتاق منشی تا کار ها و وظیفه هاتو بگه
رفتی اتاق منشی در زدی گفت بفرمایین داخل شدی سلام کردی یه خانم میان سال بود و گفتی که مدیر فرستادتت وظایفتو پرسیدی اول از همه شمارتو خواست و شمارشو بهت داد بعد بهت گفت که تو تور کجا ها باید برید و چجور جاهایی خواهیم رفت
بعد گفتن همه چیز بهت گفت که باید خودتو به بی تی اس معرفی کنی چون قراره با اونا بگردی کمکشون کنی
در زدی جیمین گفت بلهه اجازه ی ورود خواستی بعد از اینکه اجازه دادن داخل سدی سلام کردی و خودتو معرفی کردی
سلام من پارک شوکی ترنسلیتر جدیدتون هستم طبق گفته منشی من تو این تور همراهتون خواهم بود و کمکتون خواهم کرد
اوناهم بهت خوش امد گفتن بعد از چند دقیقه صحبت فهمیدی که جونگ کوک خیلی نگاهت میکنه و تو داریدخجالت میکشی از شانس زیادت بابات زنگ زد که شوکی کجایی مامانت مممرد تا اینو گفت پاهات بی حس شدن افتادی زمین باید یه صدای خنده اومد بابا و مامانت پشت تلفن میخندیدن و گفتن دروغ اپریل مبارکک هر چی فحش از دهنت در میومد به بابات و مامانت گفتی(چه بی ادب) برات اب اوردن گفتن چیشده تا توضیح دادی همشون از خنده دل درد شدن بعد فهمیدن تو ناراحت میشی یواش یواش خودشونو جمع کردن تو خداحافظی کردی و رفتی
ادامه پارت بعد