قلعه تا بینهایت پارت۲
تنگن اوزوی فوت کردند
دوما:ایول بابا
آکازا:دوما میزاری بخوابم یانن
دوما:وایسا منم بیام بخوابم
آکازا:برات جا انداختم برو بخواب
دوما:دیدمش میخواستم پیشت بخوابم همین
آکازا:برو طبقه بالای تخت بخواب
دوما:اوکیه
ساعت۳ صبح
دوما:آکازا دونو بیداری
دوما:آکازا...آکازا...آکااازا
آکازا:جیغ چته ؟
دوما:هیچی
گیوکو از طبقه ی بالا:گفتم نزار پیشت بخوابه اسکل شدی.
آکازا:دوما بلند شو
دوما:چرا
(خودش بلندش کرد)بردش دم پنجره
دوما:آکازا صبر کن توضیح میدم توضیح میدم
آکازا:پس توضیحات
دوما:چه توضیحاتی عسیسم
آکازا:پس برو بمیر
(دوما رو پرت کرد)
(گیوکو رفت پایین بگیرتش.گرفتش)
آکازا:نهههههههه چرا گرفتیش
دوما:عه اون شینوبو عه شینوبو شینوبو
آکازا:من لفت دادم
(رفت خوابید)
همسایه روبرو اوبانای:خفه شییییددد بزار بخوابیم دیگه
(میتسوری خودشو اورد دم پنجره:اون با اوبانای هم خونست)
میتسوری:خوابم میاد
آکازا رفت پایین)
گوش دوما رو گرفت:بیا برو خونتون دیگه
اوبانای:بیا بریم میتسوری دیوونه ان
میتسوری:برم دفترچه رو بیارم.
اوبانای:اوکیه ع***
(اسم آکازا رو نوشت)
...ادامه دارد...
دوما:ایول بابا
آکازا:دوما میزاری بخوابم یانن
دوما:وایسا منم بیام بخوابم
آکازا:برات جا انداختم برو بخواب
دوما:دیدمش میخواستم پیشت بخوابم همین
آکازا:برو طبقه بالای تخت بخواب
دوما:اوکیه
ساعت۳ صبح
دوما:آکازا دونو بیداری
دوما:آکازا...آکازا...آکااازا
آکازا:جیغ چته ؟
دوما:هیچی
گیوکو از طبقه ی بالا:گفتم نزار پیشت بخوابه اسکل شدی.
آکازا:دوما بلند شو
دوما:چرا
(خودش بلندش کرد)بردش دم پنجره
دوما:آکازا صبر کن توضیح میدم توضیح میدم
آکازا:پس توضیحات
دوما:چه توضیحاتی عسیسم
آکازا:پس برو بمیر
(دوما رو پرت کرد)
(گیوکو رفت پایین بگیرتش.گرفتش)
آکازا:نهههههههه چرا گرفتیش
دوما:عه اون شینوبو عه شینوبو شینوبو
آکازا:من لفت دادم
(رفت خوابید)
همسایه روبرو اوبانای:خفه شییییددد بزار بخوابیم دیگه
(میتسوری خودشو اورد دم پنجره:اون با اوبانای هم خونست)
میتسوری:خوابم میاد
آکازا رفت پایین)
گوش دوما رو گرفت:بیا برو خونتون دیگه
اوبانای:بیا بریم میتسوری دیوونه ان
میتسوری:برم دفترچه رو بیارم.
اوبانای:اوکیه ع***
(اسم آکازا رو نوشت)
...ادامه دارد...
۱.۶k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.