(فصل دوم)پارت۲۱ ویو ویالا
(فصل دوم)پارت۲۱ ویو ویالا
شام رو آماده کردم و رفتم سمت اتاق ات،آروم در زدم و گفتم:ات شام آماد۰۰
ات:ممنون ولی سیرم(سرد)
ویالا:ات تو ناهار هم نخوردی الا۰۰۰
ات:ویالا!!!(سرد)
ویالا:اوکی اوکی
ویو جونگ کوک
روی تخت دراز کشیده بودم،نبود ات کاملا واضح بود،اَیشششششش
دستم رو گذاشتم رو سرم تا سعی کنم بخوابم ولی نه نمیشد۰از روی تختم بلند شدم و با دستام سرم رو گرفتم۰
لعنتی،از جام پاشدم و از اتاق رفتم بیرون۰
از پله ها اومدم پایینو رفتم سمت حیاط،هوا سرد بود۰
کل حیاط عمارت پر بود از درخت های مختلف ته عبارت چاهی بود۰
شام رو آماده کردم و رفتم سمت اتاق ات،آروم در زدم و گفتم:ات شام آماد۰۰
ات:ممنون ولی سیرم(سرد)
ویالا:ات تو ناهار هم نخوردی الا۰۰۰
ات:ویالا!!!(سرد)
ویالا:اوکی اوکی
ویو جونگ کوک
روی تخت دراز کشیده بودم،نبود ات کاملا واضح بود،اَیشششششش
دستم رو گذاشتم رو سرم تا سعی کنم بخوابم ولی نه نمیشد۰از روی تختم بلند شدم و با دستام سرم رو گرفتم۰
لعنتی،از جام پاشدم و از اتاق رفتم بیرون۰
از پله ها اومدم پایینو رفتم سمت حیاط،هوا سرد بود۰
کل حیاط عمارت پر بود از درخت های مختلف ته عبارت چاهی بود۰
۳۱۸
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.