دیروز تو مدرسمون یه اتفاقی افتاد بچه ها اون روی منو دیدن
دیروز من خواب بودم یکی از دوستام با ماژیک زد رید به صورتم
نمیخوام بگم چه گروهی زد به صورتم
بعد من تو مدرسه همیشه اون دختر گوگولیه بودم که با هیچ کسی کاری نداشتو نمیزاشتم بقیه دعوا کنن
دوستم داشت تو راه پله بود داشت با یکی از بچه ها 6 دو دعوا میکرد
منم از این فرصت استفاده کردم و رفتم با لگد یه دونه محکم زدم تو کونش افتاد رو اون بنده خدا و اون بده خدا هم افتاد زمین و سر خوردಠ‿ಠ
هیچی دیگه هرچی فش خار مادر بود رو سر من خالی کرد+اون دوستم که رید به صورتم+
بعدشم اکیپمون با نگاه ودف این که مهربون بود نگام میکردم
منم گفتم:ببخشید این نسخه ی برون گرا ی کنه مشکل دارین
هیچی دیگه یه دو ساعت دیگه میرم ازش عذر خواهی میکنم
نمیخوام بگم چه گروهی زد به صورتم
بعد من تو مدرسه همیشه اون دختر گوگولیه بودم که با هیچ کسی کاری نداشتو نمیزاشتم بقیه دعوا کنن
دوستم داشت تو راه پله بود داشت با یکی از بچه ها 6 دو دعوا میکرد
منم از این فرصت استفاده کردم و رفتم با لگد یه دونه محکم زدم تو کونش افتاد رو اون بنده خدا و اون بده خدا هم افتاد زمین و سر خوردಠ‿ಠ
هیچی دیگه هرچی فش خار مادر بود رو سر من خالی کرد+اون دوستم که رید به صورتم+
بعدشم اکیپمون با نگاه ودف این که مهربون بود نگام میکردم
منم گفتم:ببخشید این نسخه ی برون گرا ی کنه مشکل دارین
هیچی دیگه یه دو ساعت دیگه میرم ازش عذر خواهی میکنم
۵.۶k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.