عشق سخت
عشق سخت
p22
ویو ا.ت
بعد از چند مین چشمای دخترک باز شد و گیج بود کجاست به اطرافش نگاه کردن و ترس جونش رو ور داشت کلی وسایل های شکنجه بود اومد تکون بخوره و دید نمیتونه چون دستاش بسته بود
ا.ت: امکان نداره
و دخترک وقتی کامل بهوش اومد شروع کرد به داد زدن
ا.ت: من کجاممم ولم کنین عوضیا(با داد)
ا.ت: ولم ک
که حرف دخترک نصفه موند و در اهنی باز شد و جونگ کوک توی چهار چوب در وایستاد
جونگ کوک: واقن چقدر زر میزنی
ا.ت: من کجام بگوو(با داد)
جونگ کوک: وقتی میدونی کجایی چرا دوباره هعی زر میزنی یه لحضه خفه شو دیگه
ا.ت:..
جونگ کوک: حالا شد خبب ببین تو تا اخر عمرت اینجایی و اینجا هم قوانینی داره ولی قبلش بهت دوتا گزینه میدم خودت انتخاب کنی اولس اینه که اینجا بمونی و به هیچ دردی نخوری و فقط اینجا شکنجه بشی و در اخر بمیری دو اینکه مثل ادم حرف گوش کنی و خدمتکار اینجا بشی
ا.ت: به همه ی قربانیات حق انتخاب میدی؟
جونگ کوک: با این زر زد اصلا اره به تو چه مشکلی داری؟
ا.ت: اگه مشکلی داشته باشم چی میشه؟
جونگ کوک: علاقه خواستی داری که همه چی رو امتحان داری
ا.ت: شاید
جونگ کوک: باشه خودت خواستی
بعد از این حرف جونگ کوک استین های دستشو بالا زد و رفت سمت وسایل های شکنجه و یه شلاق ور داشت و رفت سمت ا.ت
ا.ت: چی چیکار میکنیی
جونگ کوک: هیچی میخام به یکی یاد بدم انقدر پرویی نکنه
که یه ضربه محکم زد به ا.ت
ا.ت: اییییی نکننن(با جیغ)
جونگ کوک: چون روز اولته بهت یه زره رحم میکنم پنجاه تا چطوره
ا.ت: نه لطفا اشتباه کردمم
جونگ کوک: خب یاد بگیر دیگه نباید اشتباه کنی حالا بشمر اگه نشمری حساب نمیشه ها
ا.ت: چ
که حرف ا.ت قط شد و ظربه اول رو زد
ا.ت: اییی(با جیغ)
جونگ کوک: این حساب نشدا چون نشمردی میخای تا اخرش این کارو کنی؟
و یه ظربه دیگه زد
جونگ کوک: بشمرر(با داد)
ا.ت: یک(با گریه)
و پسرک همینجورس میزد ظربه اول دوم سوم و..
⭕قوانین⭕
💖لایک:💖20تا
💞کامنت:💞18تا
p22
ویو ا.ت
بعد از چند مین چشمای دخترک باز شد و گیج بود کجاست به اطرافش نگاه کردن و ترس جونش رو ور داشت کلی وسایل های شکنجه بود اومد تکون بخوره و دید نمیتونه چون دستاش بسته بود
ا.ت: امکان نداره
و دخترک وقتی کامل بهوش اومد شروع کرد به داد زدن
ا.ت: من کجاممم ولم کنین عوضیا(با داد)
ا.ت: ولم ک
که حرف دخترک نصفه موند و در اهنی باز شد و جونگ کوک توی چهار چوب در وایستاد
جونگ کوک: واقن چقدر زر میزنی
ا.ت: من کجام بگوو(با داد)
جونگ کوک: وقتی میدونی کجایی چرا دوباره هعی زر میزنی یه لحضه خفه شو دیگه
ا.ت:..
جونگ کوک: حالا شد خبب ببین تو تا اخر عمرت اینجایی و اینجا هم قوانینی داره ولی قبلش بهت دوتا گزینه میدم خودت انتخاب کنی اولس اینه که اینجا بمونی و به هیچ دردی نخوری و فقط اینجا شکنجه بشی و در اخر بمیری دو اینکه مثل ادم حرف گوش کنی و خدمتکار اینجا بشی
ا.ت: به همه ی قربانیات حق انتخاب میدی؟
جونگ کوک: با این زر زد اصلا اره به تو چه مشکلی داری؟
ا.ت: اگه مشکلی داشته باشم چی میشه؟
جونگ کوک: علاقه خواستی داری که همه چی رو امتحان داری
ا.ت: شاید
جونگ کوک: باشه خودت خواستی
بعد از این حرف جونگ کوک استین های دستشو بالا زد و رفت سمت وسایل های شکنجه و یه شلاق ور داشت و رفت سمت ا.ت
ا.ت: چی چیکار میکنیی
جونگ کوک: هیچی میخام به یکی یاد بدم انقدر پرویی نکنه
که یه ضربه محکم زد به ا.ت
ا.ت: اییییی نکننن(با جیغ)
جونگ کوک: چون روز اولته بهت یه زره رحم میکنم پنجاه تا چطوره
ا.ت: نه لطفا اشتباه کردمم
جونگ کوک: خب یاد بگیر دیگه نباید اشتباه کنی حالا بشمر اگه نشمری حساب نمیشه ها
ا.ت: چ
که حرف ا.ت قط شد و ظربه اول رو زد
ا.ت: اییی(با جیغ)
جونگ کوک: این حساب نشدا چون نشمردی میخای تا اخرش این کارو کنی؟
و یه ظربه دیگه زد
جونگ کوک: بشمرر(با داد)
ا.ت: یک(با گریه)
و پسرک همینجورس میزد ظربه اول دوم سوم و..
⭕قوانین⭕
💖لایک:💖20تا
💞کامنت:💞18تا
۱.۹k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.