«چند پارتی»
«چند پارتی»
﴿ وقتی باهم دعوا میکنین ﴾
× شروارک من کجاست .داد.
- ﴿ از خواب بیدار میشه و خشکش میزنه ﴾
× شروارک من کجاست .داد.
- زهرما درد مرض نمیبینی خوابیدم بعد مثل سگ پارس میکنی .داد.
× .خندشوبزورتحملمیکنه. شروارکم کجاستتت .کمیداد.
- تو.............. .داد
× .خندید. واییی دلم درد گرفت
- گمشو بیرون
× نمیخوام
- میگم گمشو
× نمیخوام اتاق منم هست
- گمشووووووو .داد.
× چته
- از خود صگت بپرس
× اها راستی منو تو دعوا گرفته بودیم
- اره یکم دیگه بخواب
× ببند
- تو ببند
× تا کونی سوخته نشه دهنی وا نمیشه
- منظورت اینکه تو منو سوزاندی
× بدجور
- هعی مردیکهی دو هزاری اگر من نباش کم نمیتونی زندگی کنی بعد الان داری زر زر میکنی
× .لال شده بود.
- بگو ببینم دیگه چرا جواب نمیدی
× چون راست میگی
- خودم میدونم
× خوب..
- خوب؟
× منو میبخشی
- نه
× .خودشو کیوت کرد.
- اون قیافتو کیوت نکن راضی نمیشم
× تروخداااا .کیوت.
- باشههههههههه
«پایان»
﴿ وقتی باهم دعوا میکنین ﴾
× شروارک من کجاست .داد.
- ﴿ از خواب بیدار میشه و خشکش میزنه ﴾
× شروارک من کجاست .داد.
- زهرما درد مرض نمیبینی خوابیدم بعد مثل سگ پارس میکنی .داد.
× .خندشوبزورتحملمیکنه. شروارکم کجاستتت .کمیداد.
- تو.............. .داد
× .خندید. واییی دلم درد گرفت
- گمشو بیرون
× نمیخوام
- میگم گمشو
× نمیخوام اتاق منم هست
- گمشووووووو .داد.
× چته
- از خود صگت بپرس
× اها راستی منو تو دعوا گرفته بودیم
- اره یکم دیگه بخواب
× ببند
- تو ببند
× تا کونی سوخته نشه دهنی وا نمیشه
- منظورت اینکه تو منو سوزاندی
× بدجور
- هعی مردیکهی دو هزاری اگر من نباش کم نمیتونی زندگی کنی بعد الان داری زر زر میکنی
× .لال شده بود.
- بگو ببینم دیگه چرا جواب نمیدی
× چون راست میگی
- خودم میدونم
× خوب..
- خوب؟
× منو میبخشی
- نه
× .خودشو کیوت کرد.
- اون قیافتو کیوت نکن راضی نمیشم
× تروخداااا .کیوت.
- باشههههههههه
«پایان»
۱۲.۳k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.