خدمتکار شخصی
خدمتکار شخصی
p²⁰
+:چشم مادرجان
پ/ک:خب...تا همه اینجاییم خواستم ی چیزی بگم .. بخاطر اینکه ما زودتر به ی وارث نیاز داریم چطوره عروسی رو بندازیم هفته بعد
هان؟ نظرتون چیه؟
کوک همینطور که برای ا/ت سالاد میکشید(کی صبحونه سالاد میخوره نمیدونم؟🥴)گفت:مشورت هامون میکنیم بهت خبر میدم.بخور بیب!(ظرف سالاد رو گذاشت جلو ا/ت)
پرش زمانی عمارت
+:ی.یعنی چی..من نمیخوام باهات ازدواج کنم هق ل.لط هق لطفاً ولم کن
–:فکر کردی من میخوام...منم نمیخپام با ی هر§زه خیابونی ازدواج کنم (فراتر از عربده)
+:چ..چی(بغض)
+:هوم.باشه مشکلی نیست.شب بخیر(آروم)
(شاید بپرسید چطور شب شد.اینو خودمم کشف نکردم😅)
–:بعد چند دقیقه فهمیدم چی گفتم و سریع رفتم بالا پیش ا/ت
مثل ی پیشی گرفته بود خوابیده بود
اما رد اشکاش روی صورتش بود
توی دلم لعنتی به خودم فرستادم و
رفتم پایین شام درست کنم
چون اجوما رفته بود بوسان پیش دخترش
تصمیم گرفتم شام پاستا آلفردو درست کنم
دست به کار شدم و پاستا هارو ریختم آبجوش
۱۰:۱۵شب به وقت سعول
افتادم روی کاناپه
–:اخیش.اه خسته شدما
رفتم بالا ا/ت رو بیدار کنم
تیشرتمو در آورم و روش خیمه زدم
–:ژاکلینم(بم)
–:نمیخوای بیدار شی(بم)
+:با صدای کوک بیدار شدم و دیدم لخته
+:هی.چیکار میکنی
با کاری که کوک کرد چشمام گرد شد
ادامه دارد.........
ببخشید دیر گذاشتم
حمایت فراموش نشه کیوتام🫰
p²⁰
+:چشم مادرجان
پ/ک:خب...تا همه اینجاییم خواستم ی چیزی بگم .. بخاطر اینکه ما زودتر به ی وارث نیاز داریم چطوره عروسی رو بندازیم هفته بعد
هان؟ نظرتون چیه؟
کوک همینطور که برای ا/ت سالاد میکشید(کی صبحونه سالاد میخوره نمیدونم؟🥴)گفت:مشورت هامون میکنیم بهت خبر میدم.بخور بیب!(ظرف سالاد رو گذاشت جلو ا/ت)
پرش زمانی عمارت
+:ی.یعنی چی..من نمیخوام باهات ازدواج کنم هق ل.لط هق لطفاً ولم کن
–:فکر کردی من میخوام...منم نمیخپام با ی هر§زه خیابونی ازدواج کنم (فراتر از عربده)
+:چ..چی(بغض)
+:هوم.باشه مشکلی نیست.شب بخیر(آروم)
(شاید بپرسید چطور شب شد.اینو خودمم کشف نکردم😅)
–:بعد چند دقیقه فهمیدم چی گفتم و سریع رفتم بالا پیش ا/ت
مثل ی پیشی گرفته بود خوابیده بود
اما رد اشکاش روی صورتش بود
توی دلم لعنتی به خودم فرستادم و
رفتم پایین شام درست کنم
چون اجوما رفته بود بوسان پیش دخترش
تصمیم گرفتم شام پاستا آلفردو درست کنم
دست به کار شدم و پاستا هارو ریختم آبجوش
۱۰:۱۵شب به وقت سعول
افتادم روی کاناپه
–:اخیش.اه خسته شدما
رفتم بالا ا/ت رو بیدار کنم
تیشرتمو در آورم و روش خیمه زدم
–:ژاکلینم(بم)
–:نمیخوای بیدار شی(بم)
+:با صدای کوک بیدار شدم و دیدم لخته
+:هی.چیکار میکنی
با کاری که کوک کرد چشمام گرد شد
ادامه دارد.........
ببخشید دیر گذاشتم
حمایت فراموش نشه کیوتام🫰
۶.۰k
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.