می خندد با صدای بلند

می خندد با صدای بلند ،
و نامحرم ها نگاهش میکنند ...
راه می رود با عشوه و ناز ، خلخال دور مچ پایش در هوا تاب می خورد و
و نامحرم ها نگاهش میکنند ...
رقص موهایش میان باد خیره کننده است و نامحرم ها نگاهش میکنند ...
بوی عطرش خوش است و نامحرم ها نگاهش میکنند ...
سرم پایین است و بی صدایم ،
ساده می روم و ساده می آیم ،
موهایم زیر روسری پنهان است و
بویی ندارم ...
نامحرم ها جذب تماشایم نمی شوند اما
مهدی (عج) نگاهم می کند ...