p2
رفتیم بالاتر. که یهو یه صدای قهقهه ی بلند شنیدیم، صدای مرد بود
مین جون: صدای کی بود؟
ات: نمیدونم
جی هون: ات بیا برگردیم کسی غیر از ما اینجا نیست، ممکنه خطر ناک باشه
ات: خطر ناک نیست
جیسو: اااتتت
ات : باشه بابا
مجبور شدم باهاشون رفتم پایین اما سوالم این بود که این صدای کیه؟ یعنی کی غیر از ما اینجاست؟
ولش کن الکی ذهنمو درگیر کردم حتما یکی از معلما رفته بالا
رفتیم تو کلاس تا اقای سارام بغیه درسو بده
بعد ازکلاس جی هون با ماشینش رسوندم خونه ازشون خدافظی کردم و رفتم تو
(فردا)
داشتم حاظر می شدم برم کلاس، هماهنگ کرده بودیم تا نیم ساعت زود تر بریم تا وقت داشته باشیم بریم بالا... بزور راضیشون کرده بودم پس زود حاظر شدم رفتم تاکسی گرفتم (عکس لباسشو میزارم)
وقتی رسیدم دانشگاه رفتم تو فقط مین جون و جیسو اومده بودن
ات: سلام... بغیه هنوز نیومدن؟
جیسو: سلام... جنی هنوز نیومده اما جی هون اومده
ات: پس کجاست؟
جیسو: دستشوییه
ات: اها
منتظر جی هون بودیم که جنی بهم زنگ زد
جنی: الو
ات: الو... کجایی؟
جنی: خونمون... ات من امروز نمیتونم بیام کلاس
ات: چرااا
جنی: عموم از امریکا اومدن خونمون میخوام پیششون بمونم
ات: همون عموت که پسرشونو دوست داری؟(پوزخند)
جنی: ا.. اره، اصلا چیکار به اونش داری؟
ات: نگران نباش من عروسیتون میام
جنی: ساکت شو کره خر خدافظ
ات: خدافظ گوساله
مین جون: چی گفت؟
ات: نمیاد
جیسو: باشه پس بریم
جی هون: بریم
رفتیم بالا همه پشت سر من میومدن
ات: امروز تا طبقه اخر میریماا
مین جون: باشه
جیسو: من تا اخر میترسم
ات: من پیشتم نترس
جیسو: الان خیلی اروم شدم
ات: هدفم همین بود
جی هون:(خنده)
مین جون: ات چراغ گوشیتو روشن کن
ات: باشه... روشن کردم
جیسو: جیییییغ* ا.. ات.. پ.. پشت سررررتتتت (فرار)
ات: پشت سرم چی؟
مین جون و جی هون: جییغ و فرار
ات: مگه چی... جییغ*... تو.. تو.. چ... چی.. ه.. هستی
یموجود خیلی ترسناک و عجیب پشت سرم بود، از ترس نمیتونستم تکون بخورم هی بهم نزدیک میشد که یه جیغ بلند زدم و غیب شد
ات: او.. اون.. چی.. ب.. بود
بزور بلند شدم رفتم پایین
جیسو: حالت خوبه؟ چیشد؟
ات: من سالمم رفیقای نیمه راه
مین جون: اخه ترسیدیم
ات: باید جبران کنین
جی هون: باشه، چجوری
ات: ساعت ۱۲همینجا باشین میخوام ببینم چی اینجاست
مین جون: سالمی؟
ات: اره
جیسو: منم میخوام بدونم
جی هون: اما..
ات: چیه میترسین؟ ما که دختریم نمیترسیم شما که پسرین میترسین؟
مین جون: اصلنم نمیترسیم میایم
ات: باشه
جیسو: الان کلاس شروع میشه بریم سر کلاس
ات: بریم
ادامه دارد...
۱۱ لایک
۶ کامنت
اسلاید دوم: جی هون
اسلاید سوم: مین جون
ببخشید خیلی دیر شد
مین جون: صدای کی بود؟
ات: نمیدونم
جی هون: ات بیا برگردیم کسی غیر از ما اینجا نیست، ممکنه خطر ناک باشه
ات: خطر ناک نیست
جیسو: اااتتت
ات : باشه بابا
مجبور شدم باهاشون رفتم پایین اما سوالم این بود که این صدای کیه؟ یعنی کی غیر از ما اینجاست؟
ولش کن الکی ذهنمو درگیر کردم حتما یکی از معلما رفته بالا
رفتیم تو کلاس تا اقای سارام بغیه درسو بده
بعد ازکلاس جی هون با ماشینش رسوندم خونه ازشون خدافظی کردم و رفتم تو
(فردا)
داشتم حاظر می شدم برم کلاس، هماهنگ کرده بودیم تا نیم ساعت زود تر بریم تا وقت داشته باشیم بریم بالا... بزور راضیشون کرده بودم پس زود حاظر شدم رفتم تاکسی گرفتم (عکس لباسشو میزارم)
وقتی رسیدم دانشگاه رفتم تو فقط مین جون و جیسو اومده بودن
ات: سلام... بغیه هنوز نیومدن؟
جیسو: سلام... جنی هنوز نیومده اما جی هون اومده
ات: پس کجاست؟
جیسو: دستشوییه
ات: اها
منتظر جی هون بودیم که جنی بهم زنگ زد
جنی: الو
ات: الو... کجایی؟
جنی: خونمون... ات من امروز نمیتونم بیام کلاس
ات: چرااا
جنی: عموم از امریکا اومدن خونمون میخوام پیششون بمونم
ات: همون عموت که پسرشونو دوست داری؟(پوزخند)
جنی: ا.. اره، اصلا چیکار به اونش داری؟
ات: نگران نباش من عروسیتون میام
جنی: ساکت شو کره خر خدافظ
ات: خدافظ گوساله
مین جون: چی گفت؟
ات: نمیاد
جیسو: باشه پس بریم
جی هون: بریم
رفتیم بالا همه پشت سر من میومدن
ات: امروز تا طبقه اخر میریماا
مین جون: باشه
جیسو: من تا اخر میترسم
ات: من پیشتم نترس
جیسو: الان خیلی اروم شدم
ات: هدفم همین بود
جی هون:(خنده)
مین جون: ات چراغ گوشیتو روشن کن
ات: باشه... روشن کردم
جیسو: جیییییغ* ا.. ات.. پ.. پشت سررررتتتت (فرار)
ات: پشت سرم چی؟
مین جون و جی هون: جییغ و فرار
ات: مگه چی... جییغ*... تو.. تو.. چ... چی.. ه.. هستی
یموجود خیلی ترسناک و عجیب پشت سرم بود، از ترس نمیتونستم تکون بخورم هی بهم نزدیک میشد که یه جیغ بلند زدم و غیب شد
ات: او.. اون.. چی.. ب.. بود
بزور بلند شدم رفتم پایین
جیسو: حالت خوبه؟ چیشد؟
ات: من سالمم رفیقای نیمه راه
مین جون: اخه ترسیدیم
ات: باید جبران کنین
جی هون: باشه، چجوری
ات: ساعت ۱۲همینجا باشین میخوام ببینم چی اینجاست
مین جون: سالمی؟
ات: اره
جیسو: منم میخوام بدونم
جی هون: اما..
ات: چیه میترسین؟ ما که دختریم نمیترسیم شما که پسرین میترسین؟
مین جون: اصلنم نمیترسیم میایم
ات: باشه
جیسو: الان کلاس شروع میشه بریم سر کلاس
ات: بریم
ادامه دارد...
۱۱ لایک
۶ کامنت
اسلاید دوم: جی هون
اسلاید سوم: مین جون
ببخشید خیلی دیر شد
۱۴.۹k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.