آرمی رها شده
پارت ۸
کوک: خیلی گشنگ بود🥹
ته: عالیی
آنا: نیازی به تعریف نداره..محشره :)
کوک: ( خر ذوق) منو باید به کنسرتت دعوت کنی هااا
ته: منم و اعضا رو
ا/ت: حتما
آنا: منم یه گالری دارم..
ته: تو؟
کوک؛ پشماممم نقاشی میکشی؟.
آنا: هومم..
ا/ت: خیلی قشنگ میکشه..
کوک: چیا دوست دارید؟..
ا/ت: کتاب خوندن...فیلم و سریال نگاه کردن..آهنگ گوش کردن..و نوشیدن
آنا: همینی که گفت
کوک: راستی بریم گالریت رو ببینیم؟
آنا: بریم:)
ته: بریم لباس بپوشیم*
کوک: خیلی گشنگ بود🥹
ته: عالیی
آنا: نیازی به تعریف نداره..محشره :)
کوک: ( خر ذوق) منو باید به کنسرتت دعوت کنی هااا
ته: منم و اعضا رو
ا/ت: حتما
آنا: منم یه گالری دارم..
ته: تو؟
کوک؛ پشماممم نقاشی میکشی؟.
آنا: هومم..
ا/ت: خیلی قشنگ میکشه..
کوک: چیا دوست دارید؟..
ا/ت: کتاب خوندن...فیلم و سریال نگاه کردن..آهنگ گوش کردن..و نوشیدن
آنا: همینی که گفت
کوک: راستی بریم گالریت رو ببینیم؟
آنا: بریم:)
ته: بریم لباس بپوشیم*
۱۷.۳k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.