پارت2
پارت2
رزی: بعد یه خمیازه ی طولانی کشیدم و از رو تخت بلند شدم و رفتم دستشویی دست و صورتمو شستم و اومدم بیرون سریع رفتم لباسی میخواستمو پوشیدم ( عکسشو میزارم) بعد یه ارایش ساده کردم و موهامم بالایی بستم ساعتو نکاه کردم 6:۳٠ بود گفتم اوه دیر شد سریع کیفمو برداشتمو از در رفتم بیرون سوار ماشین شدم و سمت شرکت رفتم.............
وقتی رسیدم همه بهم احترام گذاشتن و منم سلام کردمو رفتم تو اتاقم کیفمو رو جالباسی اویزون کردم و نشستم
سه ساعت بعد
رزی: صدای در اومد گفتم بفرمایید اومد داخل جیمین بود یکی از سرمایه گذارای شرکتمون بود اومد و سلام کرد و گفتم بشینه
جیمین: خب خانم رزی اومدم درباره ی حساب های مالی باهاتون صحبت کنم
رزی: بفرمایید اقای پارک
رزی: بعد یه خمیازه ی طولانی کشیدم و از رو تخت بلند شدم و رفتم دستشویی دست و صورتمو شستم و اومدم بیرون سریع رفتم لباسی میخواستمو پوشیدم ( عکسشو میزارم) بعد یه ارایش ساده کردم و موهامم بالایی بستم ساعتو نکاه کردم 6:۳٠ بود گفتم اوه دیر شد سریع کیفمو برداشتمو از در رفتم بیرون سوار ماشین شدم و سمت شرکت رفتم.............
وقتی رسیدم همه بهم احترام گذاشتن و منم سلام کردمو رفتم تو اتاقم کیفمو رو جالباسی اویزون کردم و نشستم
سه ساعت بعد
رزی: صدای در اومد گفتم بفرمایید اومد داخل جیمین بود یکی از سرمایه گذارای شرکتمون بود اومد و سلام کرد و گفتم بشینه
جیمین: خب خانم رزی اومدم درباره ی حساب های مالی باهاتون صحبت کنم
رزی: بفرمایید اقای پارک
۱۳۳.۷k
۰۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.