P26

P26
÷نه.نههه الان میگه من چه زن لوسی دارم....
+داره دیگه...خخخ...
÷نخیرم..من فقط یه کم دلم گرفته بود...
+الان خوب خوبی؟
÷اره....
+من برم قشنگم....کاری نداری....
÷نه ممنون...
تلفنو قطع کردم و به کوک یه پیام اوکی شد فرستادم...
رو تخت دوباره دراز کشیدم و با فکر اینکه جیسو و تهیونگ دارن چیکار میکنن...خوابم برد....

خواب راحتی نداشتم ولی تایم زیادی رو خوابیدم....
بعد از ۴ ساعت چشمامو باز کردم و دیدم سرم رو سینه تهیونگه و تهیونگ داره موهامو ناز میکنه...
_بیدار شدی جوجو؟
میدونی از کیه خوابیدی....دلم برات تنگ شده بودا..
+.....جیسو چی میگفت؟
_نمیدونم...لپ تابشو درست کردم دادم بهش...
+اها..‌‌خب...
تو خودت نخوابیدی؟
_چرا یه کم خوابیدم....الان قبل تو بیدار شدم....
یه دستمو گذاشتم پشتش و کشیدم سمت خودم و بغلش کردم....اینبار سرمو گذاشتم رو دلش....
+تهیونگ لباستو بپوش...الان یکی میاد....حوصله ندارم باهاش دعوا کنم....
_چشم میپوشم...تو یه کم دیگه بخواب....
+نه...پاشو بریم‌پایین....
_یونا و جونگکوک هم دارن میان....
+چیی؟
_خیلی سعی کردم بپیچونمشون ولی نشد...
+الان یونا خیلی حساسه! اگه رابطه جیسو جونگکوک و بفهمه؟
_هیچی نمیشه....مگه نمیگی تموم شده؟
+اره ولی جیسو عوضی تر از این حرفاس....
_اهان....شماا چرا قهر کردی رفتی؟
وقتی لب تاپشو گرفتم؟
+چون تو رفتی ازش گرفتی...گفتی..حولو بورو مونوم مویوم....
_هی ادامو در نیار...
یه کم صدا مدا اومد و فهمیدم کوکینا اومدن...
+عه کوکینا اومدن.... من برم.....
_برو...برو دیگه....من منتظر بودم تو بیدار شی با هم بریم..بعدش تو هول کردی بری پیش اونا...
+.....عه؟ببخشید...
_نه بروووو....برو دیگه...نمیخوام ببینمت....
+لوس بازی در نیار....
دستامو دور گردنش حلقه کردم....
+بریم دیگه؟
_فک کردم یه ب.وس.ی چیزی داریم..ولی مثل اینکه نداریم...نه؟
گونشو ب.وس.یدم و دستشو گرفتم...
+بریم....
_برو....
با هم از پله ها رفتیم بالا.....
=اتت....
+سلام کوک....میبینم که آشتی کردی باهاش...
=بودم....
+یه تشکر نکنیا....
دستامو کشید که از بالای پله ها افتادم تو بغلش....
=شما که عشقی....
گونمو محکم بوس.ید...و فشارم داد...‌
+له شدممم....
یهو دستاش از دورم شل شد.....دیدم داره به جیسو نگاه میکنه...
با دیدن اون....#وانشات
#رمان
#بی_تی_اس
#جین
#جی_هوپ
#نامجون
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#کره
#کیدراما
#جیمین
#شوگا
#تکپارتی