زندگی سخت رزمین
#رزی
دیگه از گچ و بد راه رفتن راحت شده بودم خیلی خوشحال بودم زنگ زدم جنی
_سلام شما(هنوز فکر میکنه رزی تو کما)
_جنییییی منم رزی
_وایسا ببینم مگه تو تو کما نبودی
_بودم
_رزی خودتییییی؟؟؟؟؟
_نه عمه رزیم
_اها(جررررفکر کرده عمشه😂)
_خداااااا😐رزیم دیگه
_اههه اخر رری یا عمه رزی
_رزی😐
_الان بیمارستانی
_اره
_الان میامممممم
_باش
بعد یک ربع اومد
_سلامممم
_سلام
_دیگه پاتم که خوب شده😄
_اره
_میای خونه من؟
_اره
با هم رفتیم خونه جنی #سه_ساعت_بعد
_من برم بابای
_بابای
از خونه جنی اومدم بیرون حوصلم سر رفته بود نمیخواستم خونه هم برم تو خیابون راه میرفتم که تهیونگ رنک زد
_کجایی
_بیرون بای
_وایسا
قطع کردم (کرمو😂)
رفتم تو یه مغازه بچیز گرم بخرم بپوشم سرد بود(پالتو و ...)
یه پالتو خیلی خوشگل خریدم و پوشیدم
ولی هنوز سردم بود
رفتم خونمون
تهیونگ نبود
_مامان تهیونگ کجاست
_با جیمین دوستش رفته بیرون
_اها
تو بعدی جیمین وارد میشود 😁
دیگه از گچ و بد راه رفتن راحت شده بودم خیلی خوشحال بودم زنگ زدم جنی
_سلام شما(هنوز فکر میکنه رزی تو کما)
_جنییییی منم رزی
_وایسا ببینم مگه تو تو کما نبودی
_بودم
_رزی خودتییییی؟؟؟؟؟
_نه عمه رزیم
_اها(جررررفکر کرده عمشه😂)
_خداااااا😐رزیم دیگه
_اههه اخر رری یا عمه رزی
_رزی😐
_الان بیمارستانی
_اره
_الان میامممممم
_باش
بعد یک ربع اومد
_سلامممم
_سلام
_دیگه پاتم که خوب شده😄
_اره
_میای خونه من؟
_اره
با هم رفتیم خونه جنی #سه_ساعت_بعد
_من برم بابای
_بابای
از خونه جنی اومدم بیرون حوصلم سر رفته بود نمیخواستم خونه هم برم تو خیابون راه میرفتم که تهیونگ رنک زد
_کجایی
_بیرون بای
_وایسا
قطع کردم (کرمو😂)
رفتم تو یه مغازه بچیز گرم بخرم بپوشم سرد بود(پالتو و ...)
یه پالتو خیلی خوشگل خریدم و پوشیدم
ولی هنوز سردم بود
رفتم خونمون
تهیونگ نبود
_مامان تهیونگ کجاست
_با جیمین دوستش رفته بیرون
_اها
تو بعدی جیمین وارد میشود 😁
۳۰.۳k
۲۱ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.