SNOW ROZE
PART9
از جونگکوک نشد؛ نگران با نگاهش دنبالش گشت اما با شنیدن صدای قدمهایی به سمت صدا چرخید ، برادرش بود !
با بالا تنه ی لخت و بدنی عرق کرده. از دیدن اون همه عضله و ماهیچه حظ کرد و لبخند بزرگی زد ، شاهزاده
دستی بین موهای برادرش کشید
اینجا چیکار میکنی بچه ؟! با یادآوری شاهزاده ترسیده به سمت دریاچه نگاه کرد + برادر، شاهزاده رو آورده بودم گردش رفت توی آب اما هنوز بالا نیومده
صدای متعجب برادرش اون رو از جا پروند
چی ؟! اون زیر آبه؟!
به دنبال حرفش وسط دریاچه کسی سر از آب بیرون آورد ، نگاه هردو شاهزاده به موجود وسط دریاچه
افتاد.
موهای مشکی و بلندش رو با دست به عقب برد و نفس عمیقی کشید و دوباره زیر آب رفت، شاهزاده متعجب از
زیبایی مقابلش لب زد
اون... پری دریایی بود ؟!
ویلیام خندید
+ فکر کنم پری دریایی بهمون دادن نه شاهزاده قوی و
از جونگکوک نشد؛ نگران با نگاهش دنبالش گشت اما با شنیدن صدای قدمهایی به سمت صدا چرخید ، برادرش بود !
با بالا تنه ی لخت و بدنی عرق کرده. از دیدن اون همه عضله و ماهیچه حظ کرد و لبخند بزرگی زد ، شاهزاده
دستی بین موهای برادرش کشید
اینجا چیکار میکنی بچه ؟! با یادآوری شاهزاده ترسیده به سمت دریاچه نگاه کرد + برادر، شاهزاده رو آورده بودم گردش رفت توی آب اما هنوز بالا نیومده
صدای متعجب برادرش اون رو از جا پروند
چی ؟! اون زیر آبه؟!
به دنبال حرفش وسط دریاچه کسی سر از آب بیرون آورد ، نگاه هردو شاهزاده به موجود وسط دریاچه
افتاد.
موهای مشکی و بلندش رو با دست به عقب برد و نفس عمیقی کشید و دوباره زیر آب رفت، شاهزاده متعجب از
زیبایی مقابلش لب زد
اون... پری دریایی بود ؟!
ویلیام خندید
+ فکر کنم پری دریایی بهمون دادن نه شاهزاده قوی و
۷۴۶
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.