•••••همخونه اخموی من💚🐸••••
•••••همخونه اخموی من💚🐸••••
#𝙋𝙖𝙧𝙩_26
#همخونه_اخموی_من
_اوووو کوتا شام بعدشم حالاها گرسنم نمیشه پاشو خودم میشورم عشقم
_باشه مادر زیاد خودت خسته نکن
بلند شد و خواست از اشپزخونه بره بیرون که صداش زدم ایستاد و برنگشت
_بی بی جون
_....
_رو قولمون هستی دیگه زیر قولمون نمیزنی؟
برگشت سمتم رنگ نگاهش نگرانی داشت و با غم لب زد
_تا کی میخای مخفی کنی باید دنبال راه درمان باشی
_بهم قول دادی من دارم دارو میخورم حالمم خوبه
واسه نفس تنگی هم بار اخر که رفتیم واسه چکاپ اسپری داد بهم
در ضمن میدونی که اگه زیر قولت بزنی چی میشه؟
بهش گفته بودم مرگ من نگه گفتم اگه بگه اونم مثل اونا میشه
برام میترسید از اینکه ازش بگذرم میدونم چندبار سعی کرد به عمو بگه
ولی از اینکه منو از دست بده میترسید چیزی نگفتم و اونم رفت...........
#𝙋𝙖𝙧𝙩_26
#همخونه_اخموی_من
_اوووو کوتا شام بعدشم حالاها گرسنم نمیشه پاشو خودم میشورم عشقم
_باشه مادر زیاد خودت خسته نکن
بلند شد و خواست از اشپزخونه بره بیرون که صداش زدم ایستاد و برنگشت
_بی بی جون
_....
_رو قولمون هستی دیگه زیر قولمون نمیزنی؟
برگشت سمتم رنگ نگاهش نگرانی داشت و با غم لب زد
_تا کی میخای مخفی کنی باید دنبال راه درمان باشی
_بهم قول دادی من دارم دارو میخورم حالمم خوبه
واسه نفس تنگی هم بار اخر که رفتیم واسه چکاپ اسپری داد بهم
در ضمن میدونی که اگه زیر قولت بزنی چی میشه؟
بهش گفته بودم مرگ من نگه گفتم اگه بگه اونم مثل اونا میشه
برام میترسید از اینکه ازش بگذرم میدونم چندبار سعی کرد به عمو بگه
ولی از اینکه منو از دست بده میترسید چیزی نگفتم و اونم رفت...........
۴۷۷
۱۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.