تک پارتی وقتی تولدته و مریض میشی(درخواستی)
از اون موقعی که درخواست شده بود خیلی میگذره
از اون کسی که درخواست داده بود معذرت میخوام
درخواست ها زیاد بود🥺😭
ویو ا.ت
چشمام رو باز کردم و دیدم گلوم گرفته و درد میکنه
^وای چه بدبختی حالا(صدای گرفته)
بلند شدم و یه لباس آستین بلند پوشیدم و یه دونه شلوار و رفتم پایین
^سلام پسرا صبح بخیر (صدای گرفته)
لینو . ا.ت خوبی
^فکر کنم سرما خوردم پسرا (سرفه)
هان . واقعا
^اره
چان . بیا بشین
رفتم بغل فلیکس و هیون نشستم
^خب پسرا بنظرتون امروز چه روزیه
هان . نه...آره...نه
^بچه ها یکم فکر کنین
لینو . اها امروز روزیه که چانگبین باید برامون غذا بگیره
^نه
همه . نمیدونیم
^اووووف...باشه من سیر شدم
چان . ا.ت بخور چیزی نخوردی
^نه مرسی سیرم
ا.ت رفت تو اتاق
هان . بچه ها تولد ا.ته چیکار کنیم
چان . آره
سونگمین . به نظرم توی خوابگاه سوپرایز کنیم
ای ان . به نظرم خونه خودش باشه بهتره
فلیکس. چجوری بریم تو خونش
لینو . فهمیدم
همه . واقعا
لینو . آره بیاین تا بهتون بگم
....
عصر بعد از تمرین ساعت ۶
هان . ا.ت یادته اومدم خونتون
^اره
هان . من یه چیزی جا گذاشتم
^واقعا
هان . آره میشه بریم بر داریم
^فردا برات میارم
هان . نه الان باهم بریم
^باشه اما ماسک بزنم
هان . نه بابا
^باشه
رفتیم سوار ماشین شدیم
داخل ماشین
^هان چرا پسرا ساعت ۴ رفتن
هان . داشتن برای برنامه آماده میشدن منم گفتم تنها نمونی پیشت وایسادم
^اها...مرسیییی
هان . لبخند
رسیدیم دم در خونم و رمز درو زدم تا درو باز کردم
همه . تولد مبارک لیلیلیلیلیلی
^وای پسرا مرسیییی
ولی من مریضم
فلیکس . اشکال نداره
همه بغلت کردن
کادو ها رو هم باز کردین و ...
^خب بچه ها نظرتون چیه فیلم ببینیم
همه . هووراااااااا
ا.ت رفت یه فیلم گذاشت
بچه ها رفتم بغل ا.ت
هیون و فلیکس سرشون روی شونت گذاشتن
هان و لینو سرشون رو پات گذاشتن
چان و چانگبین هم پشتت نشسته بودن چون روی زمین بودین و تو از عقب به اونا تکیه دادی
ای ان و سونگبین هم جلوت بودن و پشتی آوردن و بغل لینو و هان خوابیدن
تو هم کم کم به خواب رفتی و بغل اونا خوابیدی
از اون کسی که درخواست داده بود معذرت میخوام
درخواست ها زیاد بود🥺😭
ویو ا.ت
چشمام رو باز کردم و دیدم گلوم گرفته و درد میکنه
^وای چه بدبختی حالا(صدای گرفته)
بلند شدم و یه لباس آستین بلند پوشیدم و یه دونه شلوار و رفتم پایین
^سلام پسرا صبح بخیر (صدای گرفته)
لینو . ا.ت خوبی
^فکر کنم سرما خوردم پسرا (سرفه)
هان . واقعا
^اره
چان . بیا بشین
رفتم بغل فلیکس و هیون نشستم
^خب پسرا بنظرتون امروز چه روزیه
هان . نه...آره...نه
^بچه ها یکم فکر کنین
لینو . اها امروز روزیه که چانگبین باید برامون غذا بگیره
^نه
همه . نمیدونیم
^اووووف...باشه من سیر شدم
چان . ا.ت بخور چیزی نخوردی
^نه مرسی سیرم
ا.ت رفت تو اتاق
هان . بچه ها تولد ا.ته چیکار کنیم
چان . آره
سونگمین . به نظرم توی خوابگاه سوپرایز کنیم
ای ان . به نظرم خونه خودش باشه بهتره
فلیکس. چجوری بریم تو خونش
لینو . فهمیدم
همه . واقعا
لینو . آره بیاین تا بهتون بگم
....
عصر بعد از تمرین ساعت ۶
هان . ا.ت یادته اومدم خونتون
^اره
هان . من یه چیزی جا گذاشتم
^واقعا
هان . آره میشه بریم بر داریم
^فردا برات میارم
هان . نه الان باهم بریم
^باشه اما ماسک بزنم
هان . نه بابا
^باشه
رفتیم سوار ماشین شدیم
داخل ماشین
^هان چرا پسرا ساعت ۴ رفتن
هان . داشتن برای برنامه آماده میشدن منم گفتم تنها نمونی پیشت وایسادم
^اها...مرسیییی
هان . لبخند
رسیدیم دم در خونم و رمز درو زدم تا درو باز کردم
همه . تولد مبارک لیلیلیلیلیلی
^وای پسرا مرسیییی
ولی من مریضم
فلیکس . اشکال نداره
همه بغلت کردن
کادو ها رو هم باز کردین و ...
^خب بچه ها نظرتون چیه فیلم ببینیم
همه . هووراااااااا
ا.ت رفت یه فیلم گذاشت
بچه ها رفتم بغل ا.ت
هیون و فلیکس سرشون روی شونت گذاشتن
هان و لینو سرشون رو پات گذاشتن
چان و چانگبین هم پشتت نشسته بودن چون روی زمین بودین و تو از عقب به اونا تکیه دادی
ای ان و سونگبین هم جلوت بودن و پشتی آوردن و بغل لینو و هان خوابیدن
تو هم کم کم به خواب رفتی و بغل اونا خوابیدی
۳.۸k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.