گروگانگیر
پارت ۷
من و سارا با اون همه هیبت اون سه تا ترسیده بودیم.
سارا: ناژین کمربندتو سفت ببند
ناژین سریع کمربندشو بست.
سارا یه دنده عقب گرفت و تیکاف کشید از خیابون فرعی اومد بیرون. با سرعت زیاد از ماشین ها سبقت گرفت. اون ون سیاه رنگ دنبالمون نبود عوضش یه آئودی مشکی دنبالمون بود.(اسلاید بعد) اونم خیلی حرفه ای مثل سارا از ماشین ها سبقت میگرفت. سارا دید ترافیکه سریع پیچید توی یه کوچه خلوت یهو یه بنز پیچید جلومون(اسلاید بعد)
راوی(خودم)
شروین از بنز پیاده شد و شایان از آئودی. در ماشین سارا رو باز کردن. ماشین سارا یه بی ام دبلیو بود(اسلاید بعد) شروین در سارا رو و شایان در ناژین رو باز کرد. دو تا دخترارو از ماشین کشیدن بیرون سوار ماشین خودشون کردن. شروین سارا رو سوار کرد و یه دستمال گرفت جلوی دهن سارا و بی هوش شد. شایان هم می خواست همین کار رو با ناژین بکنه. اما ناژین سر سخت تر از این حرفا بود. سر انجام شایان یکی زد تو صورتش و ناژین بی هوش شد...
من و سارا با اون همه هیبت اون سه تا ترسیده بودیم.
سارا: ناژین کمربندتو سفت ببند
ناژین سریع کمربندشو بست.
سارا یه دنده عقب گرفت و تیکاف کشید از خیابون فرعی اومد بیرون. با سرعت زیاد از ماشین ها سبقت گرفت. اون ون سیاه رنگ دنبالمون نبود عوضش یه آئودی مشکی دنبالمون بود.(اسلاید بعد) اونم خیلی حرفه ای مثل سارا از ماشین ها سبقت میگرفت. سارا دید ترافیکه سریع پیچید توی یه کوچه خلوت یهو یه بنز پیچید جلومون(اسلاید بعد)
راوی(خودم)
شروین از بنز پیاده شد و شایان از آئودی. در ماشین سارا رو باز کردن. ماشین سارا یه بی ام دبلیو بود(اسلاید بعد) شروین در سارا رو و شایان در ناژین رو باز کرد. دو تا دخترارو از ماشین کشیدن بیرون سوار ماشین خودشون کردن. شروین سارا رو سوار کرد و یه دستمال گرفت جلوی دهن سارا و بی هوش شد. شایان هم می خواست همین کار رو با ناژین بکنه. اما ناژین سر سخت تر از این حرفا بود. سر انجام شایان یکی زد تو صورتش و ناژین بی هوش شد...
۳.۵k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.