درخواستی
#درخواستی
°چندپارتی کوک°پارت5
وقتی کات کردین و تورو با یکی دیگه میبینه
ویو کوک
_(هر چقدر بیشتر به عکسای ا٫ت نگاه میکردم دلم بیشتر واسش تنگ میشد دلم میخواست الان کنارم باشه..اینقدر مست شده بودم که دیگه غرور سرم نشه..غرورمو گذاشتم کنار و گوشیمو برداشتم..شمارشو گرفتم نمیدونستم جواب میده یا نه اما دلم میخواست صداشو بشنوم..ارزش امتحان کردن داشت گوشیم رو کنار گوشم گرفتم و منتظر موندم..اما کسی گوشی رو برنداشت بغضم گرفت اما ناامید نشدم به امید اینکه صدای بهشتی فرشتم رو بشنوم دوباره زنگ زدم ولی بازم کسی جواب نداد آخه چرا برنمیداره؟گوشیم رو گذاشتم کنار الان باید چکار کنم کاری از دستم برنمیاد خیلی مست بودن سرم گیج میرفت..دیدم تار بود..حتی نمیتونستم درست راه برم وضعیت جوری نبود که بتونم از خونه برم بیرون پس فقط یه راه داشت... دوباره گوشیم رو برداشتم اینبار حس کردم فقط شنیدن صداش واسم کافی نبود پس تصمیم گرفتم ویدیو کال بگیرم
ناامید دوباره زنگ زدم خدا خدا میکردم که جواب بده که....)
(بریم ببینیم ا٫ت در چه حاله کلا فراموشش کردیم😂)
ویو ا٫ت(تو ماشین)
+(او..اون کوک بود...هنوز تو شوک بودم میخواستم باهاش روبرو نشم ولی ببین چیشد اما بهش میخورد عصبی باشه یعنی چرا عصبی بود؟شایدم بنظر من اینطور اومد..ولی هنوزم مثل قبل جذابیت خودشو داره هنوزم با یه نگاهش میتونه منو مجذوب خودش کنه..وای ا٫ت چی داری میگی!؟باید فراموشش کنی دیگه بهش فکر نکن)
&ا٫ت...ا٫تت(یکم بلندتر)
+(با صدای جونگ مین ریشه افکارم پاره شد)
+هاا..چیزی گفتی؟
&ا٫ت حواست کجاس میدونی چندبار صدات کردم به چی داری انقدر عمیق فکر میکنی؟
+هـ..هیچی به چیزی فکر نمیکردم
&ا٫ت چت شده؟ از وقتی کافه بودیم عجیب رفتار میکردی الانم که حواست یه جای دیگس میخوای دربارش باهام حرف بزنی؟
+باور کن چیزیم نیست چیزی نیست که بخوایم دربارش حرف بزنیم من خوبم(رسیدیم خونه سریع از ماشین پیاده شدم بدو رفتم سمت اتاقم رفتم داخل و در اتاقم رو قفل کردم)
(خودمو انداختم رو تخت و به سقف خیره شدم انگار تو ذهنم ترافیک بود افکار مختلف همه باهم به ذهنم حجوم اوردن عروسک بغلیمو محکم بین دوستام فشار میدادم ذهنم هیچ جوره آروم نمیشد سرمو رو بالشت فشار دادم و چشمامو بستم که صدای زنگ گوشیم توجهم رو جلب کرد... بهش محل ندادم حوصله هیچ چیز و هیچکس رو نداشتم یکم بعد صدا قطع شد..چند ثانیه بعد دوباره شروع کرد به زنگ خوردن یکم صبر کردم که قطع بشه اما صداش خیلی رو مخم بود کلافه از جام پاشدم و گوشیم رو از کیفم دراوردم..همون لحظه سر جام خشکم زد این...این شماره جونگ کوکه انگار بدنم یخ کرده بود نمیتونستم تکون بخورم که دوباره تماس قطع شد...
ادامه دارد..
°چندپارتی کوک°پارت5
وقتی کات کردین و تورو با یکی دیگه میبینه
ویو کوک
_(هر چقدر بیشتر به عکسای ا٫ت نگاه میکردم دلم بیشتر واسش تنگ میشد دلم میخواست الان کنارم باشه..اینقدر مست شده بودم که دیگه غرور سرم نشه..غرورمو گذاشتم کنار و گوشیمو برداشتم..شمارشو گرفتم نمیدونستم جواب میده یا نه اما دلم میخواست صداشو بشنوم..ارزش امتحان کردن داشت گوشیم رو کنار گوشم گرفتم و منتظر موندم..اما کسی گوشی رو برنداشت بغضم گرفت اما ناامید نشدم به امید اینکه صدای بهشتی فرشتم رو بشنوم دوباره زنگ زدم ولی بازم کسی جواب نداد آخه چرا برنمیداره؟گوشیم رو گذاشتم کنار الان باید چکار کنم کاری از دستم برنمیاد خیلی مست بودن سرم گیج میرفت..دیدم تار بود..حتی نمیتونستم درست راه برم وضعیت جوری نبود که بتونم از خونه برم بیرون پس فقط یه راه داشت... دوباره گوشیم رو برداشتم اینبار حس کردم فقط شنیدن صداش واسم کافی نبود پس تصمیم گرفتم ویدیو کال بگیرم
ناامید دوباره زنگ زدم خدا خدا میکردم که جواب بده که....)
(بریم ببینیم ا٫ت در چه حاله کلا فراموشش کردیم😂)
ویو ا٫ت(تو ماشین)
+(او..اون کوک بود...هنوز تو شوک بودم میخواستم باهاش روبرو نشم ولی ببین چیشد اما بهش میخورد عصبی باشه یعنی چرا عصبی بود؟شایدم بنظر من اینطور اومد..ولی هنوزم مثل قبل جذابیت خودشو داره هنوزم با یه نگاهش میتونه منو مجذوب خودش کنه..وای ا٫ت چی داری میگی!؟باید فراموشش کنی دیگه بهش فکر نکن)
&ا٫ت...ا٫تت(یکم بلندتر)
+(با صدای جونگ مین ریشه افکارم پاره شد)
+هاا..چیزی گفتی؟
&ا٫ت حواست کجاس میدونی چندبار صدات کردم به چی داری انقدر عمیق فکر میکنی؟
+هـ..هیچی به چیزی فکر نمیکردم
&ا٫ت چت شده؟ از وقتی کافه بودیم عجیب رفتار میکردی الانم که حواست یه جای دیگس میخوای دربارش باهام حرف بزنی؟
+باور کن چیزیم نیست چیزی نیست که بخوایم دربارش حرف بزنیم من خوبم(رسیدیم خونه سریع از ماشین پیاده شدم بدو رفتم سمت اتاقم رفتم داخل و در اتاقم رو قفل کردم)
(خودمو انداختم رو تخت و به سقف خیره شدم انگار تو ذهنم ترافیک بود افکار مختلف همه باهم به ذهنم حجوم اوردن عروسک بغلیمو محکم بین دوستام فشار میدادم ذهنم هیچ جوره آروم نمیشد سرمو رو بالشت فشار دادم و چشمامو بستم که صدای زنگ گوشیم توجهم رو جلب کرد... بهش محل ندادم حوصله هیچ چیز و هیچکس رو نداشتم یکم بعد صدا قطع شد..چند ثانیه بعد دوباره شروع کرد به زنگ خوردن یکم صبر کردم که قطع بشه اما صداش خیلی رو مخم بود کلافه از جام پاشدم و گوشیم رو از کیفم دراوردم..همون لحظه سر جام خشکم زد این...این شماره جونگ کوکه انگار بدنم یخ کرده بود نمیتونستم تکون بخورم که دوباره تماس قطع شد...
ادامه دارد..
۱۸.۲k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.