رمان عشق مثلث پارت ۳۳
دیگه نتونستم سرد باهاش رفتار کنم
+اوفف اینطوری نکن دیگه نمیخوای شام بخوری؟
شونه هاشو به بالا پرتاب کرد
+از پشت بقلش کردم
+مستر پارک بیا بریم شام بخور
_نمیخورم
+یاااا بلند شو
برای اینکه کمی نرمش کنم سرمو بردم سمت گردنش یه بوسه رو گردنش گذاشتم که سرشو کج کرد بیشتر سرمو بردم تو که یه پوزخند صدا دار زد با صدای آرومی گفت
_نکن
+پس بیا پایین
_میل ندارم
+یعنی چی میل نداری بیا بخور دیگه
_اوف خیلی کم میخورما
+باش برو بیا
دستشو گرفتم و بردم پایین نشوندمش رو صندلی و براش غذا کشیدم بردم طرفش
تهیونگ رو مبل نشسته بود که قشنگ میتونست مارو ببینه
#نویسنده
جیمین یه نگاه به تهیونگ کرد و با نقشه ای که کشیده بود یه پوزخند زد و رد به سو جین گفت
_میشه تو بهم بدی
+عام چرا که نه
_ممنون
تهیونگ اومد سمتشون
@مگه بچه ای چرا خودت نمیخوری
_چونکه دوست دارم با دستای سوجین غذا بخورم
تهیونگ صورتش رنگ گوجه شده بود زود رفت تو اتاقش
جیمین لبخند عمیقی رو لبش نقش بست و به سوجینی که داشت بهش غذا میداد زل زده بود
...
_اوه خیلی خوشمزه بود دستت درد نکنه
+حالا میگفتی میخوای کم بخوری
_وقتی به این غذای خوشمزه ای درست کردی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم
+نوش جونت
#سوجین
ظرفارو جمع کردمو شستم رفتم تو سالن که دیدم جیمین و تهیونگ رو مبل نشستن و با چشم های اعصبانی بهم دیگه نگاه میکنن
+اهم اهم
تا سرفه کردم تهیونگ بلند شدو اومد سمتم
@سوجین بیا بریم اتاق بهت وسایلارو نشون بدم
+اوهوم باش...جیمین اگه میخوای توهم بیا
_با
@نه من به تو نشون میدم
+آخه شایدم ب
@سوجین بیا دیگه ناز نکن
دستمو کشید و برد تو اتاقش رو تخت نشستیم و وسایلارو یکی یکی آورد رو تخت
@خوب این برای تو
+وایی یعنی چی توشه
@باز کن ببین
باز کردم
+وایی ته ته خیلی قشنگه
(یه گوشواره به شکل قلب بو)
@بیا برات بندازم
توی گوشم کرد و اومد جلوی گوشم
آروم زمزمه کرد
@دوست دارم...خیلی..بهت میاد
+اوهوم ممنون
رفت عقب یه لبخند ملیحی زد و گفت
@اونیکی رو باز کن
باز کردم
+تهیونگ...خیلی کیوته (یه عروسک هاسکی عکسارو میزارم)
اونیکی رو باز کردم (چراغ خواب صورتی به شکل قلب بود)
+ممنونم ته خیلی قشنگن
@خوا
تهیونگ میخواست حرفشو بزنه ولی جیمین از در اومد تو
_سوجین یه لحظه میای
+ام باش بازم ممنون ته ته
@من برات وسایلارو میارم
+باش ممنون
جیمین دستمو گرفت و برد تو اتاقش درو بست
+چیزی شده؟
_نه..بریم حیاط قدم بزنیم؟
+باش
+اوفف اینطوری نکن دیگه نمیخوای شام بخوری؟
شونه هاشو به بالا پرتاب کرد
+از پشت بقلش کردم
+مستر پارک بیا بریم شام بخور
_نمیخورم
+یاااا بلند شو
برای اینکه کمی نرمش کنم سرمو بردم سمت گردنش یه بوسه رو گردنش گذاشتم که سرشو کج کرد بیشتر سرمو بردم تو که یه پوزخند صدا دار زد با صدای آرومی گفت
_نکن
+پس بیا پایین
_میل ندارم
+یعنی چی میل نداری بیا بخور دیگه
_اوف خیلی کم میخورما
+باش برو بیا
دستشو گرفتم و بردم پایین نشوندمش رو صندلی و براش غذا کشیدم بردم طرفش
تهیونگ رو مبل نشسته بود که قشنگ میتونست مارو ببینه
#نویسنده
جیمین یه نگاه به تهیونگ کرد و با نقشه ای که کشیده بود یه پوزخند زد و رد به سو جین گفت
_میشه تو بهم بدی
+عام چرا که نه
_ممنون
تهیونگ اومد سمتشون
@مگه بچه ای چرا خودت نمیخوری
_چونکه دوست دارم با دستای سوجین غذا بخورم
تهیونگ صورتش رنگ گوجه شده بود زود رفت تو اتاقش
جیمین لبخند عمیقی رو لبش نقش بست و به سوجینی که داشت بهش غذا میداد زل زده بود
...
_اوه خیلی خوشمزه بود دستت درد نکنه
+حالا میگفتی میخوای کم بخوری
_وقتی به این غذای خوشمزه ای درست کردی نمیتونم جلوی خودمو بگیرم
+نوش جونت
#سوجین
ظرفارو جمع کردمو شستم رفتم تو سالن که دیدم جیمین و تهیونگ رو مبل نشستن و با چشم های اعصبانی بهم دیگه نگاه میکنن
+اهم اهم
تا سرفه کردم تهیونگ بلند شدو اومد سمتم
@سوجین بیا بریم اتاق بهت وسایلارو نشون بدم
+اوهوم باش...جیمین اگه میخوای توهم بیا
_با
@نه من به تو نشون میدم
+آخه شایدم ب
@سوجین بیا دیگه ناز نکن
دستمو کشید و برد تو اتاقش رو تخت نشستیم و وسایلارو یکی یکی آورد رو تخت
@خوب این برای تو
+وایی یعنی چی توشه
@باز کن ببین
باز کردم
+وایی ته ته خیلی قشنگه
(یه گوشواره به شکل قلب بو)
@بیا برات بندازم
توی گوشم کرد و اومد جلوی گوشم
آروم زمزمه کرد
@دوست دارم...خیلی..بهت میاد
+اوهوم ممنون
رفت عقب یه لبخند ملیحی زد و گفت
@اونیکی رو باز کن
باز کردم
+تهیونگ...خیلی کیوته (یه عروسک هاسکی عکسارو میزارم)
اونیکی رو باز کردم (چراغ خواب صورتی به شکل قلب بود)
+ممنونم ته خیلی قشنگن
@خوا
تهیونگ میخواست حرفشو بزنه ولی جیمین از در اومد تو
_سوجین یه لحظه میای
+ام باش بازم ممنون ته ته
@من برات وسایلارو میارم
+باش ممنون
جیمین دستمو گرفت و برد تو اتاقش درو بست
+چیزی شده؟
_نه..بریم حیاط قدم بزنیم؟
+باش
۱۳.۷k
۱۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.