پارت سوم
جنی: سلام ایو رزی و لیسا و جیسو: سلام ایو. ایو: براتون یه ماموریت جدید دارم بجز دزدیدن اون چارتا پسر از تی اس بی؟ بلک پینک: بی تی اس. ایو: مگه مهمه. همه پوزخند زدن و گفتن معلومه که نه. لیسا: حالا مامورتت چیه؟ ایو: جنی تو الماس ستاره ی شب رو میدزدی. جیسو تو زمرد شب تاب رو میدزدی. رزی تو مروارید. سیدرونیایی رو میدزدی و لیسا تو گیاهان کمیاب شب شکوف و لییونیایی رو می دزدی فهمیدین. همه باهم جز ایو: اره حتما انجامش میدیم.
#جنی
رفتم الماسو بدزدم. یه نفرو دیدم قیافش خیلی اشنا بود حواسشو با انداختن یکی از وسایل های موزه پرت کردم رفتم الماسو بردارم که پرید روم.
چند دقیقه فقط داشتیم بهم زل میزدیم که فهمیدم تهیونگه و اونم فهمید من جنی ام
جامونو عوض کردم و گلوشو گرفتم
جنی: نکنه تو دزدی. ته: معلومه که نه من محافظم تو چی. جنی: امم چیزه ام من مسعول تمیز نگه داشتنشم و این لباسا مال تئاتره.
ته: خیله خب حالا میشه از روم بلند شی؟
#جنی
رفتم الماسو بدزدم. یه نفرو دیدم قیافش خیلی اشنا بود حواسشو با انداختن یکی از وسایل های موزه پرت کردم رفتم الماسو بردارم که پرید روم.
چند دقیقه فقط داشتیم بهم زل میزدیم که فهمیدم تهیونگه و اونم فهمید من جنی ام
جامونو عوض کردم و گلوشو گرفتم
جنی: نکنه تو دزدی. ته: معلومه که نه من محافظم تو چی. جنی: امم چیزه ام من مسعول تمیز نگه داشتنشم و این لباسا مال تئاتره.
ته: خیله خب حالا میشه از روم بلند شی؟
۲۶.۴k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.