bad girl mafia
پارت ۱...
پایگاه پل ورلاین #
از زبان راوی :
اکیرو برای اطلاعاتی که جمع کرده بود پیش جی کی رفت و برای ورود اول در زد و وقتی اجازه رو گرفت داخل شد و مثل همیشه اون یه نی که به لیوانی متصل میشد که داخلش شیر موز بود، گوشه لبش بود و روی صندلی پشت میز کارش نشسته بود و داشت دوربین هایی که جیمین موقع نظافت جا سازی کرده بود و چک میکرد .
اکیرو: لازم به ذکر هست که من اومدم
جی کی : بله فهمیدم حالا بفرما بشین
اکیرو کنار صندلی کار جی کی نشست و منتظر تموم شدن کار جی کی بود .
جی کی : حالا برای چی اومدی ؟
اکیرو: نمیدونم ولی حس میکنم کم کم جیهوپ داره لو میره .
جی کی : تو از کجا انقدر مطمعنی ؟
اکیرو: یادت رفته یه نسخه دوم سیمکارت بهم دادی
جی کی : اوه ، پس از اون طریق داری میبینیش
اکیرو : اره
جی کی : مگه چیکار کرده که ممکنه لو بره .
اکیرو : یه سوتی بزرگ جلوی رییسش داد
جی کی : چیکار کرده ؟
اکیرو : بیا این فیلم و ببین
و اکیرو یه فلش از جیب شلوارش بیرون میاره و نصب میکنه به لپ تاپ بغل دست جی کی .
فیلم:
جی هوپ در حالی که خیلی عادی داشت از کنار دستشویی رد میشد یه نگاهی توی آینه به خودش انداخت و متوجه شد اون چیز کوچیکی که جی کی برای ارتباط بهش داده کم کم داره میوفته پس به طوری که انگار واقعا یادش رفته دوربینی هم اونجا هست دستش و برد سمتش و برای اینکه به طور کامل یا نیوفته یا گومش نکنه اون و به داخل جیبش گذاشت و بعد به داخل آشپزخونه رفت که رییس کافه اومد و بهش گفت قهوه شو براش توی اتاقش بیاره و وقتی قهوه آماده شد برای رییس برد که وقتی میخواست خم بشه اون دستگاه کوچیک افتاد روی میز رییس و جیهوپ کمی هول کرد ولی زیاد نشون نداد .
رییس : این چیه ؟
جی هوپ : حقیقتا چیز خاصی نیست من با این با مادرم ارتباط دارم .
رییس : اونوقت میدونم اسم این چیزی که تا حالا ندیدم و بدونم ؟
جی هوپ : حقیقتا ...... اسمش و منم نمیدونم و فقط یه گوشه پیداش کردم .
رییس : اگه نه تا حالا دیدیش و نه اسمش و میدونی چجوری بلدی با هاش کار کنی ؟
جی هوپ : خودم روشنش نکردم برادرم توی کار های فنیه و اون بهم یاد داد چجوری روشنش کنم و باهاش کار کنم .
رییس : خیلی خب میتونی بری .
پایان فیلم .
جی کی : او ...... مثل اینکه واقعا داره لو میره ....... خب تو میگی چیکار کنیم ؟
اکیرو: گفتی هدف هوپی جمع آوری اطلاعات بوده ؟
جی کی : ار......
جی کی تا میخواست ادامه حرفش و بگه در با سرعت و شتابی که بعید میدونم سالم باشه باز شد و....
پایگاه پل ورلاین #
از زبان راوی :
اکیرو برای اطلاعاتی که جمع کرده بود پیش جی کی رفت و برای ورود اول در زد و وقتی اجازه رو گرفت داخل شد و مثل همیشه اون یه نی که به لیوانی متصل میشد که داخلش شیر موز بود، گوشه لبش بود و روی صندلی پشت میز کارش نشسته بود و داشت دوربین هایی که جیمین موقع نظافت جا سازی کرده بود و چک میکرد .
اکیرو: لازم به ذکر هست که من اومدم
جی کی : بله فهمیدم حالا بفرما بشین
اکیرو کنار صندلی کار جی کی نشست و منتظر تموم شدن کار جی کی بود .
جی کی : حالا برای چی اومدی ؟
اکیرو: نمیدونم ولی حس میکنم کم کم جیهوپ داره لو میره .
جی کی : تو از کجا انقدر مطمعنی ؟
اکیرو: یادت رفته یه نسخه دوم سیمکارت بهم دادی
جی کی : اوه ، پس از اون طریق داری میبینیش
اکیرو : اره
جی کی : مگه چیکار کرده که ممکنه لو بره .
اکیرو : یه سوتی بزرگ جلوی رییسش داد
جی کی : چیکار کرده ؟
اکیرو : بیا این فیلم و ببین
و اکیرو یه فلش از جیب شلوارش بیرون میاره و نصب میکنه به لپ تاپ بغل دست جی کی .
فیلم:
جی هوپ در حالی که خیلی عادی داشت از کنار دستشویی رد میشد یه نگاهی توی آینه به خودش انداخت و متوجه شد اون چیز کوچیکی که جی کی برای ارتباط بهش داده کم کم داره میوفته پس به طوری که انگار واقعا یادش رفته دوربینی هم اونجا هست دستش و برد سمتش و برای اینکه به طور کامل یا نیوفته یا گومش نکنه اون و به داخل جیبش گذاشت و بعد به داخل آشپزخونه رفت که رییس کافه اومد و بهش گفت قهوه شو براش توی اتاقش بیاره و وقتی قهوه آماده شد برای رییس برد که وقتی میخواست خم بشه اون دستگاه کوچیک افتاد روی میز رییس و جیهوپ کمی هول کرد ولی زیاد نشون نداد .
رییس : این چیه ؟
جی هوپ : حقیقتا چیز خاصی نیست من با این با مادرم ارتباط دارم .
رییس : اونوقت میدونم اسم این چیزی که تا حالا ندیدم و بدونم ؟
جی هوپ : حقیقتا ...... اسمش و منم نمیدونم و فقط یه گوشه پیداش کردم .
رییس : اگه نه تا حالا دیدیش و نه اسمش و میدونی چجوری بلدی با هاش کار کنی ؟
جی هوپ : خودم روشنش نکردم برادرم توی کار های فنیه و اون بهم یاد داد چجوری روشنش کنم و باهاش کار کنم .
رییس : خیلی خب میتونی بری .
پایان فیلم .
جی کی : او ...... مثل اینکه واقعا داره لو میره ....... خب تو میگی چیکار کنیم ؟
اکیرو: گفتی هدف هوپی جمع آوری اطلاعات بوده ؟
جی کی : ار......
جی کی تا میخواست ادامه حرفش و بگه در با سرعت و شتابی که بعید میدونم سالم باشه باز شد و....
۵.۳k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.