عشق دوست داشتنی
پارت 3
لایلا: سلام..چخبر از این طرفا..اون پسره کیه؟..دوست پسره ته؟ ( خنده)
هانا: گمشو داخل*.. خداحافظ ( رو به کوک)
کوک: ( خنده) خداحافظ
لایلا: میبینم دوست پسر پیدا کردی ( خنده)
هانا: خفه شو..( سرخ شدن)
لایلا: عیبی نداره که..من الان ۲ ساله که با تهیونگم و حالا تازه نامزد کردیم
هانا: اوو
لایلا: خب میگی چیکار کنیم؟
هانا: فیلم نگاه کنیم godfather!
لایلا: و کره ای؟
هانا: برای امروز اون کافیه
* ظهر*
لایلا: حوصله ام سر رفته
هانا: منم
لایلا: پاشو بریم دور دور
هانا: بریم*
*همون موقع از لحاظ کوک*
کوک: با تهیونگ داشتیم میگشتیم و اون همش از دختری به اسم لایلا حرف میزد که الان دوساله باهمن که تازه نامزد کردن.و من هنوز چیزی از هانا نگفتم ( کوک هنوز نمیدونه لایلا همون دوست هاناست)
ته: از تو چرا خبری نیست؟.. هنوز موردی برات پیدا نشده ترسو😂
کوک: من مثل تو نیستم که راحت مورد هامو پیدا کنم..
ته: خب حالا..
کوک: یهو هانا رو با دوستش دیدم
لایلا: تهیونگ؟
هانا: کوک
ته: تو اینجا چیکار میکنی؟
لایلا: اتفاقا تو اینجا چیکار میکنی
کوک: ( من و هانا همینطور بهم زل میزدیم) آممم خوب شد دیدمت😄
هانا: هه هه..آره خوب شد😅
لایلا؛ صب کن ببینم تو همون پسره نیستی که هانا رو رسوند؟
کوک: خوشبختم
ته و لایلا: چراا بهممم نگفتیییی ( روبه رفیقاشون)
ته: کجا باهم آشنا شدید؟ ( ذوق)
کوک: فشن شو پریروز
لایلا: وااییی دارم خاله میشم
هانا: 😐 دهنتو ببند دلبندم
کوک:😂
هانا؛ ملت رفیق دارن ماهم رفیق داریم
کوک: نگران نباش عادیه 😂
ته: بریم کافه؟
لایلا: بریم
*
کوک: قهوه میخورید؟
ته و هانا: نه
هانا: معده ام به قهوه حساسه..بالا میارم
لایلا: ۲۴ ساعت حالش بدمیشه یه بار تو بیمارستان بستری شد
کوک: اوه اوه
ته: مثل تو که به توت فرنگی حساسی
لایلا: دقیقا
*
هانا: چرا یه طوری شدم
لایلا: منم همینطور
کوک: بزار یه امتحانی از شیکت بکنم*..اینکه قهوه اسسسسس
ته: از مال لایلا خوردم* توت فرنگیه کهههه
کوک: گارسون رو صدا کردم*
گارسون: ببخشید مثل اینکه اشتباه شدههه
ته: اگه یه اتفاقی واسشون بیوفته شماها پاسخگو هستید!
گارسون: بعله میدونم
کوک: هانا؟.. خوبی؟
هانا: حالم خوب نیست
لایلا: منم همینطور
*رفتن بیمارستانو یه آمپول زدن و خوب شدن*
کوک: باورم نمیشه میترسی😂
هانا: کوفت..دردم اومد
ته: صداتون کل بیمارستان گرفته بود🤣
لایلا: درد🥺
ته: الان برات قاقا لی لی میگیرم خوب شی 😂
لایلا: جدیییی
ته: اهوم ( بوس فرستادم)
کوک: هانا چیزی میخوای؟
هانا: نه خوبم :)
لایلا: سلام..چخبر از این طرفا..اون پسره کیه؟..دوست پسره ته؟ ( خنده)
هانا: گمشو داخل*.. خداحافظ ( رو به کوک)
کوک: ( خنده) خداحافظ
لایلا: میبینم دوست پسر پیدا کردی ( خنده)
هانا: خفه شو..( سرخ شدن)
لایلا: عیبی نداره که..من الان ۲ ساله که با تهیونگم و حالا تازه نامزد کردیم
هانا: اوو
لایلا: خب میگی چیکار کنیم؟
هانا: فیلم نگاه کنیم godfather!
لایلا: و کره ای؟
هانا: برای امروز اون کافیه
* ظهر*
لایلا: حوصله ام سر رفته
هانا: منم
لایلا: پاشو بریم دور دور
هانا: بریم*
*همون موقع از لحاظ کوک*
کوک: با تهیونگ داشتیم میگشتیم و اون همش از دختری به اسم لایلا حرف میزد که الان دوساله باهمن که تازه نامزد کردن.و من هنوز چیزی از هانا نگفتم ( کوک هنوز نمیدونه لایلا همون دوست هاناست)
ته: از تو چرا خبری نیست؟.. هنوز موردی برات پیدا نشده ترسو😂
کوک: من مثل تو نیستم که راحت مورد هامو پیدا کنم..
ته: خب حالا..
کوک: یهو هانا رو با دوستش دیدم
لایلا: تهیونگ؟
هانا: کوک
ته: تو اینجا چیکار میکنی؟
لایلا: اتفاقا تو اینجا چیکار میکنی
کوک: ( من و هانا همینطور بهم زل میزدیم) آممم خوب شد دیدمت😄
هانا: هه هه..آره خوب شد😅
لایلا؛ صب کن ببینم تو همون پسره نیستی که هانا رو رسوند؟
کوک: خوشبختم
ته و لایلا: چراا بهممم نگفتیییی ( روبه رفیقاشون)
ته: کجا باهم آشنا شدید؟ ( ذوق)
کوک: فشن شو پریروز
لایلا: وااییی دارم خاله میشم
هانا: 😐 دهنتو ببند دلبندم
کوک:😂
هانا؛ ملت رفیق دارن ماهم رفیق داریم
کوک: نگران نباش عادیه 😂
ته: بریم کافه؟
لایلا: بریم
*
کوک: قهوه میخورید؟
ته و هانا: نه
هانا: معده ام به قهوه حساسه..بالا میارم
لایلا: ۲۴ ساعت حالش بدمیشه یه بار تو بیمارستان بستری شد
کوک: اوه اوه
ته: مثل تو که به توت فرنگی حساسی
لایلا: دقیقا
*
هانا: چرا یه طوری شدم
لایلا: منم همینطور
کوک: بزار یه امتحانی از شیکت بکنم*..اینکه قهوه اسسسسس
ته: از مال لایلا خوردم* توت فرنگیه کهههه
کوک: گارسون رو صدا کردم*
گارسون: ببخشید مثل اینکه اشتباه شدههه
ته: اگه یه اتفاقی واسشون بیوفته شماها پاسخگو هستید!
گارسون: بعله میدونم
کوک: هانا؟.. خوبی؟
هانا: حالم خوب نیست
لایلا: منم همینطور
*رفتن بیمارستانو یه آمپول زدن و خوب شدن*
کوک: باورم نمیشه میترسی😂
هانا: کوفت..دردم اومد
ته: صداتون کل بیمارستان گرفته بود🤣
لایلا: درد🥺
ته: الان برات قاقا لی لی میگیرم خوب شی 😂
لایلا: جدیییی
ته: اهوم ( بوس فرستادم)
کوک: هانا چیزی میخوای؟
هانا: نه خوبم :)
۱۳.۲k
۰۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.