ی دختر ۱۹ ساله ای بود که اسمش "هاروکو"بود، این دختر توی د
ی دختر ۱۹ ساله ای بود که اسمش "هاروکو"بود، این دختر توی دانشگاه ی شهر بزرگی توی کره درس میخوند.
همه چیز خوب بود تا ی شب مجبور شد تا دیر وقت توی کتاب خونه دانشگاه بمونه تا روی یه پروژه ای کار کنه
وقتی به خونه برگشت تقریبا همه جا تاریک بود و چراغای ساختمون هم فقط چند تاییش روشن بود
هاروکو توی ی ساختمون ۱۴ طبقه قدیمی زندگی میکرد جلوی آسانسور وایساد و دکمه اش رو فشار داد تا آسانسور بیاد
هاروکو از اینکه دیر بیاد خونه متنفر بود چون احساس امنیت نمی کرد .
همه چیز خوب بود تا ی شب مجبور شد تا دیر وقت توی کتاب خونه دانشگاه بمونه تا روی یه پروژه ای کار کنه
وقتی به خونه برگشت تقریبا همه جا تاریک بود و چراغای ساختمون هم فقط چند تاییش روشن بود
هاروکو توی ی ساختمون ۱۴ طبقه قدیمی زندگی میکرد جلوی آسانسور وایساد و دکمه اش رو فشار داد تا آسانسور بیاد
هاروکو از اینکه دیر بیاد خونه متنفر بود چون احساس امنیت نمی کرد .
۲۵.۹k
۱۵ شهریور ۱۴۰۰