فیک تهیونگ ازدواج اجباری پارت 1
پارت 1
سلام اسم من جین هو هست منو تهیونگ باهم 1 ساله ازدواج کردیم
البته هیچ احساسی بهم نداریم
به خاطره سهام شرکت این کار رو انجام دادیم
ساعت 5 شده
پس چرا آقا هنوز تشریف خودشون رو نیاوردن 😑
هوف
زنگ زدم به جیسو ( جیسو بلک پینک نه )
جین هو : سلام اونی
جیسو : سلام
جیسو : خوبی ؟
جین هو : اوهوم میگم تهیونگ هنوز از شرکت نیومده بریم بار؟
جیسو : اومم من که مشکلی ندارم ساعت چند بریم ؟
جین هو : ام 1 ساعت دیگه
جیسو : اوک خب من برم آماده شم بای
جین هو : بای
گوشیم رو رو میز گذاشتم رفتم یه دوش 5 دقیقه گرفتم
موهام رو خشک کردم
و ی آرایش ملایم کردم و لباسم رو پوشیدم لباسم خیلی باز بود ( عکس رو میزارم )
سوار ماشین پورشه ام شدم ( جین هو مامان و باباش پولدار هست )
و به سمت خونه جیسو حرکت کردم
رسیدم یه بوق زدم تا بیاد
آمد
جیسو : سلام
جین هو : سلام
حرکت کردیم و به سمت بار رفتیم
رسیدیم ماشین رو پارک کردم و پیاده شدم
جیسو : جین هو فقط حواست باشه زیاد مست نکنی آخه میدونی دیگه لازم نیست بگم 😐
جین هو : معلومه که حواسم هست 😌
جیسو : ای خدا اینو میگی و بعد یادت میره 😐
( از دید تهیونگ )
ساعت 9 رسیدم خونه ولی جین هو خونه نبود
آخه این نصفه شبی این دختر کجا رفته 😐
بهش زنگ زدم
تهیونگ : الو
جیسو : الو سلام اقای کیم
تهیونگ : سلام چرا گوشی جین هو دست شماست؟
جیسو : من و جین هو تو بار هستیم
تا گفت بار اعصابم بد جور بهم ریخت
ادامه دارد ....
شرط پارت بعد از 20 تا لایک
19 تا کامنت
فالور هام 5 تا بیشتر شه
بایی
سلام اسم من جین هو هست منو تهیونگ باهم 1 ساله ازدواج کردیم
البته هیچ احساسی بهم نداریم
به خاطره سهام شرکت این کار رو انجام دادیم
ساعت 5 شده
پس چرا آقا هنوز تشریف خودشون رو نیاوردن 😑
هوف
زنگ زدم به جیسو ( جیسو بلک پینک نه )
جین هو : سلام اونی
جیسو : سلام
جیسو : خوبی ؟
جین هو : اوهوم میگم تهیونگ هنوز از شرکت نیومده بریم بار؟
جیسو : اومم من که مشکلی ندارم ساعت چند بریم ؟
جین هو : ام 1 ساعت دیگه
جیسو : اوک خب من برم آماده شم بای
جین هو : بای
گوشیم رو رو میز گذاشتم رفتم یه دوش 5 دقیقه گرفتم
موهام رو خشک کردم
و ی آرایش ملایم کردم و لباسم رو پوشیدم لباسم خیلی باز بود ( عکس رو میزارم )
سوار ماشین پورشه ام شدم ( جین هو مامان و باباش پولدار هست )
و به سمت خونه جیسو حرکت کردم
رسیدم یه بوق زدم تا بیاد
آمد
جیسو : سلام
جین هو : سلام
حرکت کردیم و به سمت بار رفتیم
رسیدیم ماشین رو پارک کردم و پیاده شدم
جیسو : جین هو فقط حواست باشه زیاد مست نکنی آخه میدونی دیگه لازم نیست بگم 😐
جین هو : معلومه که حواسم هست 😌
جیسو : ای خدا اینو میگی و بعد یادت میره 😐
( از دید تهیونگ )
ساعت 9 رسیدم خونه ولی جین هو خونه نبود
آخه این نصفه شبی این دختر کجا رفته 😐
بهش زنگ زدم
تهیونگ : الو
جیسو : الو سلام اقای کیم
تهیونگ : سلام چرا گوشی جین هو دست شماست؟
جیسو : من و جین هو تو بار هستیم
تا گفت بار اعصابم بد جور بهم ریخت
ادامه دارد ....
شرط پارت بعد از 20 تا لایک
19 تا کامنت
فالور هام 5 تا بیشتر شه
بایی
۹۹.۰k
۲۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.