فیک خیانتp5
فیک خیانت p5
نیم ساعت بعد :
کوک:دختره ی هرزه بست نبود بازم اومدی از این کارا بکنی (کوک یه سیلی محکم زد به لونا هرزه👌😑)(بله ادمینتونم دیگه لونا رو نمیدوسته اصلا از همون اول نمیدوستیده😅😑👍)
لونا:(گریه)ددی این کارا چیه
کوک:بیشور عوضی هنوزم میگی ددی خجالت بکش زنیکه سلیطه
و کوک داستان ما رفت جلو نشست و پاشو گذاشت روی گاز و به مکان نا مشخصی که هیچ کدوم از شما خبر نداره رفت تقریباً شبیه یه خونه بود که کسی داخلش نبود
کوک:پیاده شو
لونا:نمیشم
جی کی عزیزمون که دستش درد نکنه رفت از موهای لونا رو گرفت و محکم کشید و برد داخل خونه
لونا:آیی موهام
لونا:موهامو ول کن دیروز اتو کردم
لونا:هوی با تو عم میگم ولم کن (داد)
لونا: اصن اینجا کجاست میخوای باهام چیکار کنی
ولی کوک اصلا به حرف های دختره ی هرزه گوش نمیداد
تا به اتاقی با در قرمز رنگ برخورد کردن
کوک لونا رو هل داد روی یک صندلی و دست و پاشو بست
لونا:ولم کن عوضی(دااااااد)
ادمین گلتون:منظورم از دااااااد داد خیلی بلنده
کوک یه شلاق پهن برداشت و گفت
کوک:حالا میفهمیم عوضی کیه با هر ضربه می‌شماری وگرنه اضافش میکنم
کوک:بشمار
لونا:....
کوک:بیام اولش ؟
لونا :یک هقق دو هقق.......صد هقق......
کوک:بشمار (داد)
لونا:...
لونا بیهوش شده بود اما کوک دست بردار نبود یه سطل پر آب ریخت رو سر لونا
لونا:یا خدا چیشد
کوک:تازه کجاشو دیدی خانم هرزه
و کوک بلند شد چندتا زغال داغ(من نمی‌دونم چی هست تا حالا انسانی و شکنجه نکردم اگه اشتباه میگم به بزرگواری خودتون ببخشید) آورد و گذاشت رو زخم های لونا
لونا:آییییییییییییییییییی
کوک:درد گرفت واقعا؟
و کوک همینجور روی زخم های لونا گذاشت و لونا هم جیغ کشید و بعدش کوکی کتکش زد و بردش توی بیابون ولش کرد
پارت بعدی هم اگه کمی صبر دهید آپلود میکنم زیادمون کنین✨🥺
نیم ساعت بعد :
کوک:دختره ی هرزه بست نبود بازم اومدی از این کارا بکنی (کوک یه سیلی محکم زد به لونا هرزه👌😑)(بله ادمینتونم دیگه لونا رو نمیدوسته اصلا از همون اول نمیدوستیده😅😑👍)
لونا:(گریه)ددی این کارا چیه
کوک:بیشور عوضی هنوزم میگی ددی خجالت بکش زنیکه سلیطه
و کوک داستان ما رفت جلو نشست و پاشو گذاشت روی گاز و به مکان نا مشخصی که هیچ کدوم از شما خبر نداره رفت تقریباً شبیه یه خونه بود که کسی داخلش نبود
کوک:پیاده شو
لونا:نمیشم
جی کی عزیزمون که دستش درد نکنه رفت از موهای لونا رو گرفت و محکم کشید و برد داخل خونه
لونا:آیی موهام
لونا:موهامو ول کن دیروز اتو کردم
لونا:هوی با تو عم میگم ولم کن (داد)
لونا: اصن اینجا کجاست میخوای باهام چیکار کنی
ولی کوک اصلا به حرف های دختره ی هرزه گوش نمیداد
تا به اتاقی با در قرمز رنگ برخورد کردن
کوک لونا رو هل داد روی یک صندلی و دست و پاشو بست
لونا:ولم کن عوضی(دااااااد)
ادمین گلتون:منظورم از دااااااد داد خیلی بلنده
کوک یه شلاق پهن برداشت و گفت
کوک:حالا میفهمیم عوضی کیه با هر ضربه می‌شماری وگرنه اضافش میکنم
کوک:بشمار
لونا:....
کوک:بیام اولش ؟
لونا :یک هقق دو هقق.......صد هقق......
کوک:بشمار (داد)
لونا:...
لونا بیهوش شده بود اما کوک دست بردار نبود یه سطل پر آب ریخت رو سر لونا
لونا:یا خدا چیشد
کوک:تازه کجاشو دیدی خانم هرزه
و کوک بلند شد چندتا زغال داغ(من نمی‌دونم چی هست تا حالا انسانی و شکنجه نکردم اگه اشتباه میگم به بزرگواری خودتون ببخشید) آورد و گذاشت رو زخم های لونا
لونا:آییییییییییییییییییی
کوک:درد گرفت واقعا؟
و کوک همینجور روی زخم های لونا گذاشت و لونا هم جیغ کشید و بعدش کوکی کتکش زد و بردش توی بیابون ولش کرد
پارت بعدی هم اگه کمی صبر دهید آپلود میکنم زیادمون کنین✨🥺
۸.۸k
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.