^ لذت انتقام ^ ( port 6 )
^لذت انتقام ^ (port 6)
هوسوک: اونها
ات : اونها چی؟ بگو دیگه ( نگرانی)
هوسوک : به اونها تو راه رفتن حمله شده .
ات: چ چی؟ چی داری میگی؟
هوسوک به نشانه ی شرمندگی سرش رو آورد پایین .
ات: کار کی بوده؟ ( داد)
هوسوک : .....
ات یقه ی هوسوک رو گرفت و آورد جلو.
ات : گفتم بگو کار کی بوده
هوسوک : کا کار جئون جانگ هیون
ات : اون دیگه کدوم خریه.
هوسوک ماجرای بین کیم نامجون و جئون جانگ هیون رو برای ات تعریف کرد .
ات خون جلوی چشماش رو گرفته بود .
ات : میریم عمارت
هوسوک : ولی خانم اونجا...
ات : همین که گفتم .
هوسوک : چشم خانم
* ویو ات
واییی همه جای عمارت سوخته رفتم داخل همه ی وسیله ها سوخته بودن رفتم توی اتاقم همه ی لباسام وسایلام عروسکام همه سوخته بودن.
هوسوک : خانم میخواستین اینو ببینین؟
ات :.....
ات بدو بدو رفت توی حیاط پشتی ، پشت عمارت یک در بود ات وارد اونجا شد .
ات: اخیش اینجا نسوخته.
هوسوک : خانم اینجا چیکار دارید؟
ات: از این به بعد کارامون رو اینجا میکنیم
هوسوک : کارامون چه کار هایی؟
ات : من میخوام ....
ادامه دارد....😁
هوسوک: اونها
ات : اونها چی؟ بگو دیگه ( نگرانی)
هوسوک : به اونها تو راه رفتن حمله شده .
ات: چ چی؟ چی داری میگی؟
هوسوک به نشانه ی شرمندگی سرش رو آورد پایین .
ات: کار کی بوده؟ ( داد)
هوسوک : .....
ات یقه ی هوسوک رو گرفت و آورد جلو.
ات : گفتم بگو کار کی بوده
هوسوک : کا کار جئون جانگ هیون
ات : اون دیگه کدوم خریه.
هوسوک ماجرای بین کیم نامجون و جئون جانگ هیون رو برای ات تعریف کرد .
ات خون جلوی چشماش رو گرفته بود .
ات : میریم عمارت
هوسوک : ولی خانم اونجا...
ات : همین که گفتم .
هوسوک : چشم خانم
* ویو ات
واییی همه جای عمارت سوخته رفتم داخل همه ی وسیله ها سوخته بودن رفتم توی اتاقم همه ی لباسام وسایلام عروسکام همه سوخته بودن.
هوسوک : خانم میخواستین اینو ببینین؟
ات :.....
ات بدو بدو رفت توی حیاط پشتی ، پشت عمارت یک در بود ات وارد اونجا شد .
ات: اخیش اینجا نسوخته.
هوسوک : خانم اینجا چیکار دارید؟
ات: از این به بعد کارامون رو اینجا میکنیم
هوسوک : کارامون چه کار هایی؟
ات : من میخوام ....
ادامه دارد....😁
۶.۰k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.