♡pt: ¹⁷ ♡I am not your toy
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
ازش جدا شدم بعد چند دقیقه یکی اومد داخل
پسر: قربان اون کسی نباید اومده اینجا
تیهونگ: چ.. چی غلط کرده
تیهونگ: بریم
ا/ت ویو:
منظورش کیه؟ چرا رفتن بذار منم برم
لباسم رو کمی مرتب کردم رفتم پایین صدای داد های تیهونگ میومد سر کی داره داد میزنه!؟
تیهونگ: تو غلططط کردیی اومدی با چه روییی اومدی
ا/ت:«روبه تیهونگ» چی شده؟
تیهونگ: ببین این دختر هرزه دوباره اومده اینجااا
ا/ت ویو: منظورش رو گرفتم ولی با اینکه الان دیگه با تیهونگ دوستم ولی رفتم عقب خودمو قاتی نکردم
دختر: هییی هرزه دوست پسر منو میدزدی
ا/ت: چی میگی
تیهونگ: خفه شووووو
دختر: چیه زیر خواب بودنش حس خوبیه؟
ا/ت: یه کلمه دیگه حرف بزنی به جای تیهونگ خودم میذارمت تو قبر فهمیدیی دختریههه
تیهونگ ویو:
خیلی عصبی شدم از این حرفاش ا/ت داشت میرفت که بزنش دستشو گرفتم نذاشتم
تیهونگ: ارزش نداره
ا/ت: باش پس الان اینجا یا جای منه یا این
تیهونگ: ببرینش اتاق شنکنجه
ا/ت: ه.. هی واقعا اونجوری هم نگفتم
تیهونگ: تو هم نگی باز من میبرمش
«روبه بادیگارد» انقدر بزنینش که زنده نمونه
بادیگارد: چشم
ا/ت ویو:
وقتی گفت دختره رو میخواد شکنجه بده دلم به حال دختره سوخت بادیگارد ها میخواستن ببرنش که دست دختره رو کشیدم سمت خودم
ا/ت: باش خیانت کرده ولی نباید بکشیش
تیهونگ: خودتو قاطی نکن
ا/ت: یعنی چیی خودتو قاطی نکننن هااا اینم انسانه جون دارههه«با داد»
تیهونگ: گناهههه خیانتتتت هم اینههه فهمیدییی«با داد» پس توم یادت باشه خیانت نبینم
ا/ت: عوضیی بازی در نیاررر واسه من
«رو به دختره» برو نمیذارم بگیرنت
دختر: مرسی عزیزم
ا/ت ویو:
سر بادیگارد ها گرم بود در عمارت باز بود
ا/ت: برو
دختره بدو بدو در رفت سرعتش زیاد بود نتونستن بگیرنش
تیهونگ: ا/تتتت چه غلطی میکنییی هاااا«با داد»
ا/ت: از خدا بپرس کار من بهتر بود یا تو
تیهونگ ویو:
الان نشونت میدم قانون عمارت رو زیر پا میذاری فکر کردی من خیلی عصاب دارم الان نشونت میدم
با عصبانت از پله ها رفتم بالا و در اتاقش رو خیلی محکم باز کردم از جاش پرید
ا/ت: هوی یواش تر
تیهونگ: قانوننن عمارتت منو رو پا میذاری«با داد»
ا/ت: به جای خوبی میخواستی قاتل بشی
تیهونگ: دختر نفهممم من خودم یه مافیام خیالت راحت تا الان هزار تا ادم کشتم جون یه زنیکه جای زیادی واسم پر نمیکنههه
ا/ت ویو:
وقتی اینو گفت دلم لرزید یکم نترسیدم تفم رو قورت دادم
ا/ت: که چی
تیهونگ: که اینکه بعدی تویییی
ا/ت: چ.. چی
تیهونگ: اصلا رحم ندارم حالا که تو نذاشتی اتاق تنبیهم پر باشه پس خودت پرش میکنی
ا/ت: من.. منظورت چیه!
تیهونگ ویو:
دستش رو گرفتم و میبردم سمت اتاق تنبیه
ا/ت: منو کجا میبری
تیهونگ: جایی که اصلا فراموشش نمیکنی
ا/ت: ت.. تیهونگ تورو خدا من تازه بهت اعتماد کرده بودم
تیهونگ: «برگشت سمت ا/ت با حالت عصبی»
منم اعتماد کردم ولی تو نگوو توم مثل اون هرزه ایی همتون پشت همین
ا/ت: چ.. چه ربطی داره من که بهت خیانت نکردم
تیهونگ: ایکاش میکردی ولی اینکارو نمیکردی
ا/ت: مریض روانیییی
تیهونگ: چی گفتیییی
ا/ت: چیه حالا میخوای من. ببری بکشی بذار هرچی فوحش دنیارو بهت بدم
اشغال عوضیی مرتکیه پوفیوززززز
تیهونگ: الان به حصابت میرسم
ا/ت ویو:
وای چه گوهی خوردم بردم دم اتاق تنبیه خیلی تاریک بود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک❤🧷 10 خیلی خب
کامنت🤍📎 10 مرسی که 200تایی شدیم
فالو💙📎 0برای همین شرط ها کمه💜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
ازش جدا شدم بعد چند دقیقه یکی اومد داخل
پسر: قربان اون کسی نباید اومده اینجا
تیهونگ: چ.. چی غلط کرده
تیهونگ: بریم
ا/ت ویو:
منظورش کیه؟ چرا رفتن بذار منم برم
لباسم رو کمی مرتب کردم رفتم پایین صدای داد های تیهونگ میومد سر کی داره داد میزنه!؟
تیهونگ: تو غلططط کردیی اومدی با چه روییی اومدی
ا/ت:«روبه تیهونگ» چی شده؟
تیهونگ: ببین این دختر هرزه دوباره اومده اینجااا
ا/ت ویو: منظورش رو گرفتم ولی با اینکه الان دیگه با تیهونگ دوستم ولی رفتم عقب خودمو قاتی نکردم
دختر: هییی هرزه دوست پسر منو میدزدی
ا/ت: چی میگی
تیهونگ: خفه شووووو
دختر: چیه زیر خواب بودنش حس خوبیه؟
ا/ت: یه کلمه دیگه حرف بزنی به جای تیهونگ خودم میذارمت تو قبر فهمیدیی دختریههه
تیهونگ ویو:
خیلی عصبی شدم از این حرفاش ا/ت داشت میرفت که بزنش دستشو گرفتم نذاشتم
تیهونگ: ارزش نداره
ا/ت: باش پس الان اینجا یا جای منه یا این
تیهونگ: ببرینش اتاق شنکنجه
ا/ت: ه.. هی واقعا اونجوری هم نگفتم
تیهونگ: تو هم نگی باز من میبرمش
«روبه بادیگارد» انقدر بزنینش که زنده نمونه
بادیگارد: چشم
ا/ت ویو:
وقتی گفت دختره رو میخواد شکنجه بده دلم به حال دختره سوخت بادیگارد ها میخواستن ببرنش که دست دختره رو کشیدم سمت خودم
ا/ت: باش خیانت کرده ولی نباید بکشیش
تیهونگ: خودتو قاطی نکن
ا/ت: یعنی چیی خودتو قاطی نکننن هااا اینم انسانه جون دارههه«با داد»
تیهونگ: گناهههه خیانتتتت هم اینههه فهمیدییی«با داد» پس توم یادت باشه خیانت نبینم
ا/ت: عوضیی بازی در نیاررر واسه من
«رو به دختره» برو نمیذارم بگیرنت
دختر: مرسی عزیزم
ا/ت ویو:
سر بادیگارد ها گرم بود در عمارت باز بود
ا/ت: برو
دختره بدو بدو در رفت سرعتش زیاد بود نتونستن بگیرنش
تیهونگ: ا/تتتت چه غلطی میکنییی هاااا«با داد»
ا/ت: از خدا بپرس کار من بهتر بود یا تو
تیهونگ ویو:
الان نشونت میدم قانون عمارت رو زیر پا میذاری فکر کردی من خیلی عصاب دارم الان نشونت میدم
با عصبانت از پله ها رفتم بالا و در اتاقش رو خیلی محکم باز کردم از جاش پرید
ا/ت: هوی یواش تر
تیهونگ: قانوننن عمارتت منو رو پا میذاری«با داد»
ا/ت: به جای خوبی میخواستی قاتل بشی
تیهونگ: دختر نفهممم من خودم یه مافیام خیالت راحت تا الان هزار تا ادم کشتم جون یه زنیکه جای زیادی واسم پر نمیکنههه
ا/ت ویو:
وقتی اینو گفت دلم لرزید یکم نترسیدم تفم رو قورت دادم
ا/ت: که چی
تیهونگ: که اینکه بعدی تویییی
ا/ت: چ.. چی
تیهونگ: اصلا رحم ندارم حالا که تو نذاشتی اتاق تنبیهم پر باشه پس خودت پرش میکنی
ا/ت: من.. منظورت چیه!
تیهونگ ویو:
دستش رو گرفتم و میبردم سمت اتاق تنبیه
ا/ت: منو کجا میبری
تیهونگ: جایی که اصلا فراموشش نمیکنی
ا/ت: ت.. تیهونگ تورو خدا من تازه بهت اعتماد کرده بودم
تیهونگ: «برگشت سمت ا/ت با حالت عصبی»
منم اعتماد کردم ولی تو نگوو توم مثل اون هرزه ایی همتون پشت همین
ا/ت: چ.. چه ربطی داره من که بهت خیانت نکردم
تیهونگ: ایکاش میکردی ولی اینکارو نمیکردی
ا/ت: مریض روانیییی
تیهونگ: چی گفتیییی
ا/ت: چیه حالا میخوای من. ببری بکشی بذار هرچی فوحش دنیارو بهت بدم
اشغال عوضیی مرتکیه پوفیوززززز
تیهونگ: الان به حصابت میرسم
ا/ت ویو:
وای چه گوهی خوردم بردم دم اتاق تنبیه خیلی تاریک بود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک❤🧷 10 خیلی خب
کامنت🤍📎 10 مرسی که 200تایی شدیم
فالو💙📎 0برای همین شرط ها کمه💜
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۸۶.۱k
۲۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.